مراقبت حمایتی در سرطان: تهوع، درد و تغذیه

Picture of پزشکم

پزشکم

پزشکم

آنچه در این مقاله می خوانید:
مراقبت حمایتی ستون سوم درمان سرطان است؛ هدف آن کاهش بار علائم (تهوع/استفراغ، درد) و حفظ وضعیت تغذیه‌ای است تا بیمار بتواند خطوط درمانی را با ایمنی و کیفیت زندگی بالاتر طی کند. «CTCAE» زبان مشترک درجه‌بندی سمیت‌ها در پژوهش/بالین است و راهنماهای بین‌المللی (ASCO، ESMO/MASCC، WHO، NICE) به‌صورت دوره‌ای برای تهوع/استفراغ القایی درمان (CINV/RINV)، درد سرطان و حمایت تغذیه‌ای به‌روزرسانی می‌شوند—برای نمونه: به‌روزرسانی ASCO برای ضدتهوع‌ها (۲۰۲۰)، بازنگری MASCC/ESMO برای پیشگیری از CINV/RINV (۲۰۲۳)، دستورالعمل WHO برای درد سرطان (۲۰۱۸) و راهنمای تغذیهٔ NICE CG32 (تأییدشده تا ۲۰۱۷). در این مقاله، با چارچوب «سمّیت و مراقبت حمایتی» پیش می‌رویم: ابتدا تصویر کلی و اصول پایش را می‌چینیم، سپس تهوع/استفراغ، درد و تغذیه را با جزئیات عملی و مبتنی بر شواهد مرور می‌کنیم، و در پایان مسیر پیگیری/بازتوانی را جمع‌بندی می‌کنیم.

این مطلب صرفاً برای آموزش است و جایگزین تشخیص یا نسخهٔ فردی شما نیست. در صورت تهوعِ مهارنشده با کم‌آبی، درد شدید و پیشرونده، کاهش وزن سریع، استفراغ خونی، یا اختلال سطح هوشیاری، خوددرمانی را کنار بگذارید و ارزیابی اورژانسی را در اولویت بگذارید.

اصول بالینی مشترک پیش از ورود به جزئیات

هر تصمیم حمایتی باید به «ماهیت سرطان و درمان» (نوع رژیم دارویی/اشعه، هدف درمان، تهاجم بیماری)، «خصوصیات بیمار» (سن، عملکرد کلیه/کبد، بیماری‌های همراه، وزن و وضعیت تغذیه‌ای، ترجیحات)، و «بار علائم» (شدت/مدت/الگوی زمانی) متکی باشد. درجه‌بندی شدت با CTCAE به هماهنگی تیم‌ها کمک می‌کند: برای مثال، «تهوع درجهٔ ۱» محدود به کاهش خفیف اشتها است، حال آن‌که «درجهٔ ۳–۴» به بستری و جایگزینی مایعات تزریقی می‌انجامد؛ در درد نیز، نمرات شدت و اثر بر عملکرد (خواب/حرکت/مصرف خوراک) شاخص تصمیم هستند. یادآوری می‌شود که «دوز/فراورده/زمان‌بندی» درمان‌ها حتماً باید توسط تیم درمان و با استناد به نسخهٔ جاری راهنماها تعیین شود.

CTCAE به‌عنوان زبان سنجش شدت

در پژوهش‌ها و بسیاری از مراکز، شدت تهوع/استفراغ/درد/کاهش وزن با CTCAE گزارش می‌شود. این درجه‌بندی علاوه بر ثبت استاندارد، به انتخاب مسیر مداخله کمک می‌کند: مثلاً تهوع درجهٔ ۱ معمولاً با اقدامات خوراکی و آموزش خودمراقبتی کنترل می‌شود، اما در درجه‌های بالاتر (۲–۴) به ضدتهوع‌های ترکیبی و جایگزینی مایعات نیاز است. در درد، افزایش درجه به‌معنای حرکت از مسکن‌های غیر اوپیوئیدی به اوپیوئیدها و افزودنی‌ها، یا طرح‌های مداخله‌ای/رادیوتراپی تسکینی است. در سوءتغذیه، کاهش وزن ناخواسته و افت اشتها با شاخص‌هایی مانند «کاهش وزن ≥۵٪ طی ۱ ماه» یا «BMI پایین» به طرح مداخلات تغذیه‌ای جهت می‌دهد.

تهوع/استفراغ ناشی از شیمی‌درمانی و پرتودرمانی (CINV/RINV)

پیشگیری، سنگ‌بنای مدیریت CINV/RINV است. ریسک‌سنجی بر اساس «امتاژنیستی» رژیم دارویی/منطقهٔ پرتودهی و عوامل فردی (جنس مؤنث، سابقهٔ بیماری حرکت، نگرانی/شرطی‌شدن، الکل پایین) انجام می‌شود. راهنماهای ASCO (۲۰۲۰) و MASCC/ESMO (به‌روزرسانی ۲۰۲۳) توصیه‌های خط‌به‌خط برای پیشگیری در ریسک‌های «بسیار بالا/بالا/متوسط/کم/حداقل» ارائه می‌کنند. در اشعه‌درمانی، ریسک به وسعت/محل پرتودهی بستگی دارد (کل‌بدن/نیم‌تنهٔ فوقانی ریسک بالاتر؛ اندام‌های انتهایی پایین‌تر). هم‌زمان باید به تهوع «انتقاضی/مترقبه» (anticipatory) که با شرطی‌شدن ایجاد می‌شود توجه کرد؛ این حالت به ضدتهوع‌های کلاسیک کم‌تر پاسخ می‌دهد و به مداخلات رفتاری/روانی و گاهی دارویی ویژه نیاز دارد.

جدول ۱. طبقه‌بندی سادهٔ ریسک و منطق پیشگیری از CINV/RINV (چکیدهٔ عملی)

دستهٔ خطر نمونه‌ها رویکرد پیشگیریِ روز نخست رویکرد روزهای پس از آن یادداشت ایمنی
بسیار بالا/بالا (CINV) رژیم‌های با امتاژنیستی بالا؛ ترکیب‌های پلاتینِ پرریسک ترکیب چندکلاسه: 5-HT3 RA + دگزامتازون + مهارکننده NK1؛ افزودن اولانزاپین (off-label) بر اساس راهنما ادامهٔ دگزامتازون ± 5-HT3 RA؛ در برخی رژیم‌ها ادامهٔ NK1 تعاملات دارویی/خواب‌آلودگی با اولانزاپین را پایش کنید؛ برچسب «off-label» شفاف باشد.
متوسط بخش عمدهٔ رژیم‌های ترکیبی استاندارد 5-HT3 RA + دگزامتازون؛ در برخی الگوها افزودن NK1 ادامهٔ دگزامتازون یا 5-HT3 RA برای ۲–۳ روز در سالمندان/بیماری‌های همراه، کمترین دوز مؤثر مد نظر باشد.
کم/حداقل داروهای با امتاژنیستی پایین/حداقل یک عامل منفرد (مثلاً دگزامتازون یا 5-HT3 RA) معمولاً نیاز ندارد؛ PRN در صورت ضرورت از «پیشگیری بیش‌ازحد» بپرهیزید تا عوارض دارویی کاهش یابد.
RINV (پرتودرمانی) کل‌بدن/نیم‌تنهٔ فوقانی/شکم 5-HT3 RA ± دگزامتازون برحسب میدان پرتودهی ادامه در روزهای پرتودرمانی هماهنگی دقیق با برنامهٔ رادیوتراپی ضروری است.

مدیریت شکست درمان و تهوع «برجا/پیش‌بینی‌شده»

اگر علیرغم پیشگیری استاندارد، تهوع/استفراغ بروز کند، راهبرد «تغییر کلاس دارویی» (مثلاً افزودن/تعویض به اولانزاپین [off-label]، افزودن عامل ضدفشار/آنتی‌هیستامین منتخب)، اصلاح زمان‌بندی و ارزیابی علل غیرپزشکی (بو/طعم/اضطراب) در دستور کار است. برای تهوع مترقبه، مداخلات رفتاری (آرام‌سازی، شرطی‌زدایی)، ضداضطرابِ کوتاه‌اثر در موارد منتخب، و ثبات برنامهٔ درمانی اهمیت دارد. کم‌آبی و الکترولیت‌ها باید ارزیابی و اصلاح شوند. در سالمندان، رویکرد «کمترین دوز مؤثر با کمترین تداخل» ارجح است.

جدول ۲. الگوریتم کوتاه برای تهوع/استفراغ مقاوم یا برجا

وضعیت گام ارزیابی مداخلهٔ دارویی پیشنهادی اقدامات غیردارویی نکتهٔ کلیدی
برجا پس از پیشگیری استاندارد بازبینی کلاس‌ها/دوز/زمان‌بندی؛ تداخلات افزودن اولانزاپین (off-label) یا تغییر کلاس؛ بررسی NK1 تقسیم وعده‌ها، اجتناب از بوهای محرک، مداخلات آرام‌سازی به خواب‌آلودگی/یبوست توجه کنید؛ آموزش بیمار کلیدی است.
مترقبه (anticipatory) الگوی شرطی‌شدن/اضطراب داروی ضداضطراب کوتاه‌اثر در موارد منتخب رفتاردرمانی، موسیقی‌درمانی، مواجههٔ تدریجی ثبات محیط/بو/زمان مراجعه می‌تواند کمک‌کننده باشد.
شک به علت جایگزین در صورت گاستروپارزی/انسداد، مسیر جداگانه ارجاع گوارش/تصویربرداری در صورت لزوم همیشه «افزایش دوز» پاسخ نمی‌دهد؛ علت را بیابید.

درد مرتبط با سرطان: ارزیابی تا تسکین

درد در سرطان ناهمگون است: نوسیسپتیو (بافت نرم/استخوان)، نورپاتیک (فشردگی/آسیب عصب)، یا مختلط. هدف، تسکین مؤثر با کمترین عارضه و حفظ عملکرد است. WHO (۲۰۱۸) بر «دسترسی و استفادهٔ منطقی» از اوپیوئیدها برای درد متوسط تا شدید و بر ترکیب با درمان‌های غیراوپیوئیدی/مکمل تأکید می‌کند؛ ASCO (۲۰۲۳) نیز بر عرضهٔ مسئولانهٔ اوپیوئید، ارزیابی خطر سوءمصرف، و استفاده از درمان‌های مکملِ مبتنی بر شواهد (برای نمونه، طب سوزنی برای درد مفصلیِ ناشی از مهارکننده‌های آروماتاز) پای می‌فشارد. ارزیابی استاندارد باید شدت (۰–۱۰)، ماهیت، تشدیدکننده‌ها/تسکین‌دهنده‌ها، اثر بر خواب/تحرک/خوراک، و پاسخ به درمان‌های قبلی را ثبت کند. تصویربرداری/پارا‌کلینیک فقط زمانی که تصمیم درمانی را تغییر دهد انجام می‌شود.

جدول ۳. چارچوب انتخاب درمان بر پایهٔ نوع درد و زمینهٔ بیمار

نوع درد اولویت‌های درمانی افزودنی‌های ممکن ملاحظات ایمنی
نوسیسپتیو (بافت نرم/استخوان) مسکن‌های غیراوپیوئیدی؛ اوپیوئید در درد متوسط/شدید؛ رادیوتراپی تسکینی برای درد استخوان منتخب بیس‌فسفونیت/دنوسوماب برای تضعیف استخوان (طبق راهنما و اندیکاسیون)، فیزیوتراپی کارکرد کلیه/کبد و خطر خون‌ریزی برای NSAIDها؛ یبوست/تهوع با اوپیوئیدها
نورپاتیک افزودن داروهای نورو‌مدولاتور (مانند SNRI/TCA/ضد‌تشنج‌ها طبق اندیکاسیون) بلوک/اینترونشن‌های درد در مراکز تخصصی خواب‌آلودگی/تداخلات دارویی؛ شروع آهسته و ارزیابی تحمل
مختلط یا مقاوم ترکیب چندکلاسه و ارزیابی علل قابل درمان (فشردگی طناب نخاعی، انسداد) مداخلات تسکینی، روان‌درمانیِ حمایتی، درمان‌های مکمل منتخب مبتنی بر شواهد پایش تنگاتنگ؛ تعدیل براساس پاسخ/سمّیت

اصول نسخه‌نویسی مسئولانه (بدون ورود به جزئیات دوز)

اوپیوئیدها برای درد متوسط تا شدیدِ مرتبط با سرطان در غیاب کنتراندیکاسیون توصیه‌پذیرند، اما ارزیابی خطر، آموزش بیمار/مراقب دربارهٔ عوارض شایع (یبوست، خواب‌آلودگی) و برنامهٔ پیشگیرانهٔ یبوست الزامی است. انتخاب مسیر/فرآورده/زمان‌بندی باید با وضعیت کلیه/کبد، تداخلات دارویی و اهداف بیمار همسو شود. در بیماران پرخطر برای عوارض اوپیوئید، جایگزینی/کاهش دوز با افزودنی‌ها و درمان‌های غیردارویی در اولویت است. برای درد استخوانی متاستاتیک، رادیوتراپی تسکینی نقش برجسته‌ای دارد. در دردهای مقاوم، ارجاع به تیم درد/تسکین و بررسی گزینه‌های اینترونشنال توصیه می‌شود.

تغذیه و کاشکسی سرطان: از غربالگری تا مداخلهٔ چندبُعدی

سوءتغذیه و کاشکسی پیامدهای بالینی مهمی دارند: افت تحمل درمان، افزایش عوارض و کاهش بقا/کیفیت زندگی. غربالگری تغذیه‌ای باید از همان شروع مسیر انکولوژی انجام شود و در بستری‌ها به‌صورت هفتگی تکرار گردد. ابزارهای معتبر مانند «MUST» یا «NRS-2002» وضعیت خطر را بر پایهٔ BMI، کاهش وزن ناخواسته و شدت بیماری می‌سنجند. راهنمای NICE CG32 اصول آغاز/توقف حمایت تغذیه‌ای (خوراکی، تغذیهٔ لوله‌ای، تغذیهٔ وریدی) را طرح می‌کند و بر انتخاب «کم‌تهاجمی‌ترین مسیرِ مؤثر» تأکید دارد. راهنمای ESMO دربارهٔ «کاشکسی سرطان» (۲۰۲۱) بر مداخلهٔ چندبُعدی—ترکیب مشاورهٔ تغذیه، فعالیت بدنیِ تطبیق‌یافته، درمان التهابِ زمینه‌ای و مداخلات دارویی منتخب—تکیه می‌کند.

جدول ۴. نقشهٔ تصمیم تغذیه: از غربالگری تا انتخاب مسیر

سطح خطر/وضعیت شاخص‌های نمونه مداخلهٔ اول گزینهٔ بعدی در عدم پاسخ یادداشت عملی
کم کاهش وزن < ۵٪، BMI ≥ ۱۸.۵، دریافت خوراکی قابل قبول مشاورهٔ تغذیه، غنی‌سازی رژیم، مکمل خوراکی هدفمند ارزیابی روان‌اجتماعی، مدیریت تهوع/درد همزمان پایش هفتگی وزن/اشتها؛ اصلاح اهداف کالری/پروتئین
میانی کاهش وزن ۵–۱۰٪ یا دریافت ناکافی مکمل خوراکی منظم، برنامهٔ وعده‌های کوچک و پرتراکم بررسی تغذیهٔ لوله‌ای در صورت ناکافی‌بودن دریافت هماهنگی نزدیک تیم تغذیه/انکولوژی
بالا/عدم تحمل خوراکی کاهش وزن >۱۰٪ یا ناتوانی در دریافت خوراکی مؤثر تغذیهٔ لوله‌ای اگر دستگاه گوارش قابل‌استفاده است تغذیهٔ وریدی در عدم امکان مسیر روده‌ای بازنگری منظم خطر عفونت/کاتتر و اهداف درمان

دارودرمانی تغذیه‌ای: کِی، چگونه، و با چه برچسبی؟

محرک‌های اشتها و تعدیل‌کننده‌های متابولیسم در کاشکسی ممکن است در سناریوهای منتخب مفید باشند، اما اثربخشی/ایمنی آن‌ها به پروفایل بیمار و اهداف درمان بستگی دارد. بسیاری از این کاربردها «off-label» هستند و باید به‌صراحت برچسب‌گذاری و با بیمار به‌اشتراک گذاشته شوند. اساس مدیریت همچنان «مداخلهٔ غذایی ساختارمند + درمان علائم مداخله‌گر (تهوع/درد/افسردگی/یبوست) + فعالیت بدنیِ متناسب» است. در سرطان‌های سر/گردن یا دستگاه گوارش فوقانی، ارزیابی زودهنگام برای تغذیهٔ لوله‌ای می‌تواند از قطع درمان جلوگیری کند.

پیوند میان تهوع، درد و تغذیه

این سه محور به‌صورت متقابل یکدیگر را تقویت یا تضعیف می‌کنند: تهوعِ کنترل‌نشده به کم‌خوری و کاهش وزن می‌انجامد؛ دردِ مهارنشده تحمل خوراک/فعالیت را کم می‌کند؛ سوءتغذیه نیز تحملِ ضدتهوع/اوپیوئید را کاهش می‌دهد و عوارض را می‌افزاید. بنابراین، مرور منظم وزن، دریافت خوراکی، شدت تهوع/درد و کیفیت خواب باید در هر ویزیت انجام شود. انطباق دوز/زمان‌بندی داروها، ساده‌سازی رژیم‌های دارویی و درمان یبوست، به شکل محسوسی اشتها و کیفیت زندگی را بهبود می‌بخشد.

جمعیت‌های ویژه و تنظیمات درمان

سالمندان: حساسیت بیشتر به عوارض دارویی، چنددارویی، و تغییرات کلیوی/کبدی به معنی شروع با «دوز پایین‌تر و افزایش آهسته‌تر» است. خطر افتادن/گیجی با برخی ضدتهوع‌ها و اوپیوئیدها باید فعالانه پایش شود. اختلال کلیه/کبد: انتخاب دارو و فواصل مصرف باید با عملکرد عضو همسو شود تا تجمع/سمّیت رخ ندهد. سرطان‌های با خطر بالای سوءتغذیه (سر/گردن، GI فوقانی): ارزیابی تغذیهٔ زودهنگام و برنامهٔ لولهٔ تغذیه در صورت نیاز، پیش از آغاز پرتودرمانی/شیمی‌درمانی، می‌تواند قطع درمان را کاهش دهد. روان‌سلامت: افسردگی/اضطراب درمان‌نشده تهوع/درد را تشدید می‌کند؛ غربالگری و مداخلهٔ به‌موقع بخشی از مراقبت استاندارد است.

پیگیری و «زمانِ تغییر خط» در مراقبت حمایتی

پیگیری ساختارمند (مثلاً در شروع هر سیکل و ۴۸–۷۲ ساعت پس از آن) به تشخیص زودهنگام شکست پیشگیری و تنظیم درمان کمک می‌کند. نشانه‌های تغییر خط شامل: تهوع/استفراغِ تداوم‌دار با کم‌آبی، دردِ مقاوم که خواب/فعالیت را مختل می‌کند، کاهش وزن پیشرونده علی‌رغم مداخلات، یا بروز عوارض درجهٔ ۳–۴ (CTCAE) است. در هر تغییر، اهداف بیمار (طول عمر، عملکرد، کیفیت زندگی) دوباره همراستا می‌شوند و در صورت تناسب، گزینه‌های تسکینی/کارآزمایی بالینی بررسی می‌گردند.

آموزش، خودمراقبتی ایمن و تصمیم‌سازی مشترک

آموزش بیمار و خانواده دربارهٔ نشانه‌های هشدار، مدیریت یبوست ناشی از اوپیوئید، تکنیک‌های سادهٔ خوردن (وعده‌های کوچک/پُرکالری، مایعات بین وعده‌ها)، و روش‌های آرام‌سازی، پیامدها را بهبود می‌دهد. تصمیم‌سازی مشترک—به‌ویژه دربارهٔ «تعادل سود/زیان» اوپیوئیدها و تغذیهٔ وریدی—باید مستندسازی شود. اهداف واقع‌بینانه (کاهش شدت تهوع/درد، تثبیت وزن، توانایی انجام فعالیت‌های روزانه) با تیم چندرشته‌ای تعیین می‌شوند و در هر ویزیت بازبینی می‌گردند.

نکات ایمنیِ کلیدی که باید در هر نسخه به آن‌ها فکر شود

  • از «پیشگیری بیش‌ازحد» با چند دارو در ریسک پایین پرهیز کنید؛ عوارض بی‌مورد می‌افزاید.
  • کاربرد ضدتهوع‌هایی مانند اولانزاپین در CINV «off-label» است؛ برچسب‌گذاری و آموزش شفاف باشد.
  • برای اوپیوئیدها برنامهٔ پیشگیری از یبوست و آموزش دربارهٔ خواب‌آلودگی/رانندگی ضروری است.
  • در سوءتغذیه، کم‌تهاجمی‌ترین مسیرِ مؤثر (خوراکی ← لوله‌ای ← وریدی) را انتخاب کنید.
  • بازبینی دارو-دارو/دارو-بیماری و عملکرد کلیه/کبد را در هر ویزیت فراموش نکنید.

نمونهٔ سناریو: یکپارچه‌سازی تهوع، درد و تغذیه در عمل

بیمار: ۶۲ ساله با سرطان معده، شیمی‌درمانی ترکیبی با ریسک متوسط CINV؛ کاهش وزن ۷٪ طی ۶ هفته؛ درد مبهم اپی‌گاستر؛ eGFR مرزی. نقشهٔ حمایتی: (۱) پیشگیری CINV با 5-HT3 RA + دگزامتازون، با خط آمادهٔ شکست (افزودن اولانزاپین off-label در صورت نیاز)؛ (۲) تسکین درد با رویکرد غیراوپیوئیدی و افزودنی‌های مناسب، ارزیابی علل قابل‌تصحیح (تنگی/تحریک مخاط)؛ (۳) مداخلهٔ تغذیه‌ای با مکمل‌های خوراکی پرتراکم، وعده‌های کوچک، و پیگیری وزن/اشتها هفتگی؛ (۴) تماس ۴۸ ساعته پس از سیکل برای تعدیل؛ (۵) بازبینی رادیوتراپی تسکینی در صورت درد استخوانی یا تومور تهاجمی موضعی. سنجه‌های موفقیت: کاهش نمرهٔ تهوع به ≤۲/۱۰، تثبیت وزن، خوابِ بدون بیداری دردناک، و تکمیل سیکل درمان طبق برنامه.

جمع‌بندی

مراقبت حمایتی مؤثر، محصول «پیشگیری هوشمندانهٔ CINV/RINV»، «تسکین درد چندکلاسه با مسئولیت‌پذیری» و «حمایت تغذیه‌ای طبق سطح خطر» است. اتکا به CTCAE برای سنجش شدت، ترازکردن تصمیم‌ها با اهداف بیمار، و بازبینی منظم طی سیکل‌های درمان از فرسایش کیفیت زندگی جلوگیری می‌کند. توصیه‌ها باید با آخرین نسخهٔ راهنماها منطبق و هر «کاربرد off-label» صریحاً برچسب‌گذاری شود. در نهایت، موفقیت یعنی بیمار بتواند درمان ضدسرطان را با کمترین رنج و بیشترین تاب‌آوری ادامه دهد.

منابع معتبر برای مطالعهٔ بیشتر

  1. ASCO 2020 Antiemetics Guideline Update (Chemotherapy/Radiotherapy-Induced Nausea and Vomiting)
  2. MASCC/ESMO 2023–2024 Update: Prevention of CINV/RINV (Open Access)
  3. WHO 2018: Pharmacological & Radiotherapeutic Management of Cancer Pain (Full Text/PDF)
  4. NICE CG32 (2006; last updated 2017): Nutrition Support in Adults (Full Guideline PDF)

سوالات متداول مراقبت حمایتی در سرطان: تهوع، درد و تغذیه

با ریسک‌سنجی رژیم دارویی و پیشگیری چندکلاسه در روز اول سیکل و ادامه در روزهای بعد؛ در ریسک بالا ترکیب 5-HT3 RA، دگزامتازون و مهارکننده NK1 معمول است و در برخی موارد اولانزاپین به‌صورت off-label افزوده می‌شود.
با تیم درمان تماس بگیرید؛ معمولاً تغییر کلاس دارویی، افزودن اولانزاپین به‌صورت off-label، اصلاح زمان‌بندی داروها و رسیدگی به کم‌آبی/الکترولیت‌ها کمک می‌کند.
تهوعی است که قبل از دریافت درمان و به‌دلیل شرطی‌شدن ایجاد می‌شود؛ درمان آن بیشتر رفتاری و آموزشی است و گاه از داروهای کوتاه‌اثر ضداضطراب استفاده می‌شود.
خیر؛ پیشگیری بیش‌ازحد می‌تواند عوارض بی‌مورد ایجاد کند. در ریسک پایین یک عامل منفرد کافی است مگر خلاف آن در ارزیابی فردی ثابت شود.
بله در برخی پروتکل‌ها مؤثر است اما برای CINV کاربرد off-label محسوب می‌شود و باید زیر نظر تیم درمان و با اطلاع‌رسانی کامل انجام شود.
با مسکن‌های غیراوپیوئیدی و در صورت درد متوسط تا شدید افزودن اوپیوئید طبق ارزیابی خطر؛ برای دردهای نورپاتیک از افزودنی‌های مناسب استفاده می‌شود.
خیر؛ نیاز به شدت درد، نوع درد و اهداف درمان بستگی دارد. در بسیاری از بیماران ترکیب درمان‌های غیراوپیوئیدی، افزودنی‌ها و روش‌های غیر دارویی کافی است.
پیشگیری از روز اول اهمیت دارد؛ رژیم فیبردارِ تحمل‌پذیر، مایعات کافی و ملین‌های تجویز‌شده توسط پزشک معمولاً به‌کار می‌روند.
اگر کاهش وزن ناخواسته دارید یا دریافت خوراکی‌تان ناکافی است، ارزیابی تغذیه‌ای لازم است. بر اساس غربالگری، از مشاوره و مکمل خوراکی تا تغذیهٔ لوله‌ای/وریدی برنامه‌ریزی می‌شود.
خیر؛ وقتی مسیر روده‌ای قابل‌استفاده نیست یا کفایت ندارد مطرح می‌شود. تصمیم بر اساس خطر/فایدهٔ فردی و اهداف درمانی است.
به‌دلیل درد بلع/موکوزیت و خطر سوءتغذیه، شروع زودهنگام تغذیهٔ لوله‌ای می‌تواند از قطع درمان جلوگیری کند.
تهوع و درد اشتها و تحمل خوراک را کم می‌کنند و سوءتغذیه بدتر می‌شود؛ به همین دلیل کنترل علائم برای موفقیت تغذیهٔ درمانی ضروری است.
سیستمی استاندارد برای درجه‌بندی شدت عوارض درمان است و به تصمیم‌گیری، مقایسهٔ نتایج و ثبت دقیق کمک می‌کند.
وقتی علائم با وجود درمان مناسب ادامه یابد، عوارض درجات بالا رخ دهد، یا کاهش وزن ادامه‌دار باشد؛ در این صورت راهبرد دارویی/تغذیه‌ای بازطراحی می‌شود.
در برخی دردها (مثلاً درد مفصلی ناشی از دارو) روش‌هایی مانند طب سوزنی می‌توانند کمک‌کننده باشند؛ استفاده فقط باید مبتنی بر شواهد و زیر نظر تیم درمان باشد.
حساسیت به عوارض دارو بیشتر است؛ از کمترین دوز مؤثر شروع می‌شود و پایش گیجی، افتادن و تداخلات دارویی ضروری است.

مقالات مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *