خشکی چشم: علل، درمان های لایه ای و مراقبت روزمره

Picture of پزشکم

پزشکم

پزشکم

آنچه در این مقاله می خوانید:

خشکی چشم (Dry Eye Disease یا DED) یک اختلال چندعاملیِ سطح چشم است که با ناپایداری لایهٔ اشکی، افزایش اسمولاریته، التهاب سطحی و گاهی ناهنجاری‌های حسی عصب قرنیه شناخته می‌شود. نتیجهٔ عملی این فرایند برای بیمار، سوزش و خارش، احساس جسم‌خارجی، قرمزی، اشک‌ریزش انعکاسی، تاری متناوب (به‌ویژه هنگام کار طولانی با نمایشگر) و کاهش تحمل لنز تماسی است. اهمیت این بیماری فقط در «آزاردهنده» بودن علائم خلاصه نمی‌شود؛ خشکی کنترل‌نشده می‌تواند کیفیت دید، بهره‌وری شغلی، ایمنی رانندگی شب، و نتیجهٔ جراحی‌های انکساری/کاتاراکت را تحت‌تأثیر قرار دهد. این راهنما با زبان رسمی و قابل‌فهم برای عموم، و بر پایهٔ اصول علمی روز، مسیر گام‌به‌گام شناخت و مدیریت خشکی چشم را توضیح می‌دهد: از فیزیولوژی لایهٔ اشکی و چرخهٔ معیوب التهاب، تا تشخیص دقیق تیپ غالب، درمان‌های لایه‌ای (Stepwise)، برنامهٔ مراقبت روزمرهٔ خانگی، و شرایط ویژه‌ای که به رویکردهای اختصاصی نیاز دارند.

هشدار مهم: مطالب این مقاله آموزشی است و جایگزین معاینهٔ اختصاصی چشم‌پزشک نیست. هرگونه درمان دارویی/دستگاهی باید پس از ارزیابی کامل وضعیت چشم شما تجویز شود.

فیزیولوژی به زبان ساده: لایهٔ اشکی چگونه دید را پایدار می‌کند؟

سطح قرنیه برای شفاف ماندن و تأمین کیفیت اپتیکی، به یک لایهٔ اشکی پویا و یکپارچه متکی است. این لایه از سه مولفهٔ اصلی تشکیل می‌شود که هرکدام نقشی حیاتی دارند و کارآمدی یکی بدون دیگری کامل نیست. مولفهٔ لیپیدی که به‌وسیلهٔ غدد میبومین در لبهٔ پلک ترشح می‌شود، تبخیر را مهار کرده و اصطکاک پلک با قرنیه را کاهش می‌دهد. مولفهٔ آبی که از غدد اصلی و فرعی اشکی می‌آید، حامل مواد ضد‌میکروبی، فاکتورهای رشد و الکترولیت‌هاست و تعادل اسمزی را حفظ می‌کند. مولفهٔ موکوسی که از سلول‌های جامی ملتحمه ترشح می‌شود، سطح آب‌گریز اپی‌تلیوم را «آب‌دوست» می‌کند تا اشک به‌صورت یکنواخت پهن شود. این سه لایه در هر پلک‌زدن «بازچینی» می‌شوند؛ اگر یکی از آن‌ها دچار اختلال شود، دوام فیلم اشکی کاهش می‌یابد و نقطه‌های خشک روی قرنیه ایجاد می‌شود—همان لحظاتی که بیمار تاری ناگهانی، سوزش یا سوسوزدن حروف را تجربه می‌کند.

پاتوفیزیولوژی خشکی چشم: چرخهٔ معیوب التهاب و اسمولاریتهٔ بالا

خشکی چشم زمانی شروع می‌شود که تعادل بین ترشح، پخش و تبخیر اشک به‌هم بخورد. ناپایداری فیلم اشکی باعث می‌شود سطح چشم دوره‌های کوتاه «بی‌پوشش» را تجربه کند. این وضعیت به افزایش اسمولاریتهٔ اشک منجر می‌شود؛ اسمولاریتهٔ بالا محرکی برای مسیرهای التهابی (شامل واسطه‌هایی مانند اینترلوکین‌ها، MMP-9 و سیتوکین‌ها) است. التهاب، کیفیت لیپید را بدتر می‌کند، موکوس را کاهش می‌دهد و حتا شبکهٔ عصبی قرنیه را حساس یا دچار «دیس‌فانکشن حسی» می‌کند. نتیجه چیست؟ بیمار همزمان می‌تواند «خشکی واقعی» و «درد/سوزش حسی» را گزارش کند. اگر این چرخه به‌موقع شکسته نشود، علائم از آزار خفیف به الگوی مزمن با نوسان کیفیت دید تبدیل می‌شوند و فرد به‌خصوص در عصرها یا در محیط‌های خشک/بادی شکایت بیشتری دارد.

طبقه‌بندی بالینی: تبخیری، کمبود آبی یا ترکیبی

از نظر بالینی دو تیپ غالب مطرح‌اند و در عمل، بسیاری از بیماران الگوی ترکیبی دارند. فهم تیپ غالب، مسیر درمان را کوتاه می‌کند و از تجویزهای «همه‌پسند اما کم‌اثر» جلوگیری می‌کند.

دو تیپ اصلی خشکی چشم و نشانه‌های راهنما
تیپ مکانیسم شواهد و قرائن نکات درمانی اولیه
تبخیری (Evaporative) تبخیر بیش‌ازحد به‌علت اختلال غدد میبومین (MGD) یا کاهش پلک‌زدن پوسته/چربی غلیظ لبهٔ پلک، کف‌آلودگی اشک، بدتر شدن در باد/کولر، تحمل پایین لنز کمپرس گرم کنترل‌شده، بهداشت پلک، روان‌سازهای لیپیدی، مدیریت فعال MGD
کمبود آبی (Aqueous-deficient) کاهش تولید اشک (سن، سندرم شوگرن، داروها) شیرمر پایین، منیسک اشکی باریک، نقاط خشک قرنیه، اسمولاریتهٔ بالا روان‌سازهای پرقدرت بدون موادحافظه، ایمون‌مدولاسیون، «حفظ اشک» با انسداد مجرا در موارد منتخب

عوامل خطر و تشدیدکننده‌ها: از هورمون‌ها تا سبک زندگی

سن بالا و یائسگی، کار نزدیک طولانی‌مدت (کاهش فرکانس پلک‌زدن)، محیط خشک یا دارای تهویهٔ مستقیم، آلاینده‌های هوا، لنز تماسی، آرایش چشم پاک‌نشده، بیماری‌های خودایمنی (سندرم شوگرن، آرتریت روماتوئید)، روزاسهٔ پوستی/چشمی، تیروئید چشم، دیابت، آپنهٔ خواب و استفاده از CPAP بدون رطوبت‌ساز از عوامل مطرح‌اند. در داروها، آنتی‌هیستامین‌ها، ضدافسردگی‌ها، بتابلوکرها، مدرات، ایزوترتینوئین و قطره‌های چشمی حاوی موادحافظه (مثل BAK) می‌توانند نقش داشته باشند. گاهی همین «غربالگری عوامل تشدیدکننده» و اصلاح دو سه مورد ساده، نیمی از شکایت بیمار را برطرف می‌کند.

نمونه‌ای از عوامل مرتبط با خشکی چشم
گروه نمونه اثر بالینی
محیطی/رفتاری کولر/بخاری مستقیم، باد شدید، استفادهٔ طولانی از نمایشگر افزایش تبخیر و کاهش پلک‌زدن
سیستمی/هورمونی یائسگی، خودایمنی، دیابت، آپنهٔ خواب کاهش کیفیت/کمیت اشک یا التهاب زمینه‌ای
دارویی آنتی‌هیستامین، TCA/SSRI، بتابلوکر، دیورتیک، ایزوترتینوئین کاهش ترشح اشک یا تغییر ترکیب فیلم
موضعی/پلکی MGD، بلفاریت، آرایش پاک‌نشده، دموودکس اختلال لایهٔ لیپیدی و ناپایداری فیلم

تشخیص دقیق: ترکیب «علائم» و «نشانه‌ها»

پزشک از تاریخچهٔ هدفمند (الگوی زمانی علائم، محرک‌ها، داروها، بیماری‌های همراه، تحمل لنز تماسی، کیفیت خواب، مواجههٔ محیطی) شروع می‌کند. پرسش‌نامه‌های استاندارد مانند OSDI و DEQ-5 برای ثبت خط پایه و پایش روند مفیدند. در معاینه، کیفیت لبهٔ پلک و ترشحات میبومین، وجود پوسته/تلألؤ کف‌آلود، ارتفاع منیسک اشکی، الگوی پلک‌زدن و کامل بودن بستن پلک بررسی می‌شود. سپس TBUT (زمان شکست فیلم اشکی) با فلورسئین یا روش‌های غیرتماسی سنجیده می‌شود؛ رنگ‌پذیری اپی‌تلیوم قرنیه/ملتحمه با فلورسئین/لیس‌آمین سبز شدت آسیب سطحی را نشان می‌دهد. آزمون شیرمر (با یا بدون بی‌حسی)، اسمولاریتهٔ اشک، سنجش MMP-9، میبوگرافی (تصویر غدد میبومین) و مداخلات سادهٔ تشخیصی (فشار ملایم غدد) کمک می‌کند تیپ غالب مشخص شود.

تفکیک از سایر علل تحریک سطح چشم

همهٔ سوزش‌ها خشکی نیست. آلرژی ملتحمه (خارش و ترشح رشته‌ای)، بلفاریت، مواجههٔ شغلی با مواد محرک، اکتروپیون/لاگوفتالموس (عدم بسته‌شدن کامل پلک در خواب)، نورالژی/درد حسی قرنیه، عفونت‌ها و حتی «سندرم بینایی رایانه» می‌توانند مشابه خشکی ظاهر شوند. اگر با روان‌ساز مناسب هم پاسخ کافی نمی‌گیرید، پزشک بررسی می‌کند آیا عامل دیگری همزمان وجود دارد یا خیر.

درمان‌های لایه‌ای: از ساده‌ترین اصلاحات تا گزینه‌های پیشرفته

الگوریتم‌های معتبر پیشنهاد می‌کنند درمان بر اساس شدت و تیپ غالب، از ساده‌ترین اقدامات شروع شود و در صورت پاسخ ناکافی، به لایه‌های بالاتر برسد. هدف، شکستن چرخهٔ التهاب، پایدارسازی فیلم اشکی و بازگرداندن راحتی و کیفیت دید است.

پلهٔ ۱: آموزش، تنظیم محیط و روان‌سازها

در نخستین گام، بیمار باید بداند خشکی چشم اغلب مزمن است اما «قابل‌کنترل» می‌باشد. تنظیم رطوبت محیط کار/خانه، پرهیز از باد مستقیم کولر یا بخاری، فاصلهٔ مناسب از نمایشگر، و استراحت‌های منظم (نگاه‌کردن به دوردست برای چند ثانیه هر چند دقیقه) دوام فیلم اشکی را بالا می‌برد. پلک‌زدن آگاهانه، تمرین بستن کامل پلک، و استفاده از عینک‌های محافظ جانبی در محیط‌های بادخیز مؤثر است.

در مرحلهٔ اول، روان‌سازهای بدون موادحافظه (PF) با غلظت متناسب انتخاب می‌شوند. اگر تیپ غالب تبخیری است، فراورده‌های لیپیدی/امولسیونی که لایهٔ چربی را تقویت می‌کنند مفیدترند. در کمبود آبی، محلول‌های حاوی هیالورونیک‌اسید یا پلیمرهای نگه‌دارندهٔ آب، ماندگاری بیشتری دارند. ژل‌ها/پمادهای شبانه برای کسانی که صبح‌ها با خشکی و چسبندگی پلک بیدار می‌شوند، گزینهٔ خوبی است. در کنار آن، کمپرس گرم کنترل‌شده به روان‌شدن چربی غدد میبومین کمک می‌کند و باید ملایم، ثابت و روزانه انجام شود.

پلهٔ ۲: مهار التهاب و مدیریت اختصاصی MGD

اگر با اقدامات پایه هنوز علائم/نشانه‌ها باقی است، سراغ درمان‌های ضدالتهاب موضعی و مدیریت فعال غدد میبومین می‌رویم. یک دورهٔ کوتاه استروئید موضعی با قدرت کم (طبق نسخه و با پایش فشار چشم) می‌تواند التهاب را «خاموش» کند تا بقیهٔ درمان‌ها مؤثر شوند. سیکلوسپورین A موضعی و در برخی کشورها لایفیتگراست ۵٪ مسیرهای التهابی را هدف می‌گیرند و در موارد متوسط تا شدید با آسیب اپی‌تلیوم، به‌تدریج علائم و نشانه‌ها را کاهش می‌دهند.

در اختلال غدد میبومین، علاوه بر کمپرس و بهداشت پلک، بیان مکانیکی غدد، روش‌های گرما-نبض حرارتی، پاکسازی حرفه‌ای لبهٔ پلک و در بیماران منتخب نور پالسی شدید (IPL) مطرح است. اگر روزاسهٔ پلکی/پوستی یا التهاب مزمن همراه باشد، دوره‌های کوتاه تتراسایکلین خوراکی (طبق نظر پزشک) به تعدیل التهاب غدد کمک می‌کند. پاکسازی آرایش چشم و پرهیز از محصولات تحریک‌کنندهٔ لبهٔ پلک نیز بخشی از درمان است.

پلهٔ ۳: حفظ اشک و بازسازی سطح

در کمبود آبیِ مقاوم، انسداد مجرای اشکی با پلاگ‌های موقت/سیلیکونی، با کاهش خروج، حجم اشک را حفظ می‌کند—به‌ویژه زمانی که التهاب فعال مهار شده است. در موارد متوسط تا شدید با آسیب اپی‌تلیال، قطرهٔ سرم اتولوگ یا فراورده‌های مشتق از خون (بر پایهٔ پروتکل مرکز درمانی) به‌دلیل داشتن فاکتورهای رشد و ویتامین‌ها، به ترمیم اپی‌تلیوم کمک می‌کند. برای بیماران با خشکی شدید یا قرنیهٔ نامنظم، لنز اسکلرال/PROSE یک «مخزن اشکی» پایدار روی قرنیه ایجاد می‌کند که هم محافظت مکانیکی و هم بهبود کیفیت دید را ممکن می‌سازد.

پلهٔ ۴: گزینه‌های پیشرفته و جراحی

در موارد مقاوم، انسداد حرارتی دائم مجرا، غشا آمنیوتیک برای تسریع ترمیم، یا تارسوراوفی جزئی (بستن نسبی پلک) در بیماران منتخب مطرح می‌شود. تصمیم در این مرحله کاملاً فردی است و پس از شکست مداخلات کمترتهاجمی، همراه با پایش دقیق دید و سطح چشم اتخاذ می‌شود.

روان‌سازها از نگاه کاربردی: انتخاب دقیق، تفاوت بزرگ می‌سازد

همهٔ «اشک مصنوعی‌ها» یکسان نیستند. تفاوت در ویسکوزیته، پلیمر پایه (هیالورونیک‌اسید، CMC، HPMC، HP-Guar، پلی‌اتیلن‌گلیکول)، وجود/عدم وجود فاز لیپیدی، و البته موادحافظه، باعث می‌شود دو محصول از دو شرکت روی یک بیمار اثر کاملاً متفاوت داشته باشند. در مصرف مکرر، ترجیح با فراوردهٔ بدون موادحافظه است؛ اگر به‌دلایل اقتصادی/دسترسی ناچار به فرآوردهٔ چنددوز هستید، محصولاتی که با سیستم فیلتر میکروبی کار می‌کنند، به سطح چشم «مهربان‌تر» هستند. برای خواب، ژل یا پماد مناسب است، اما در روز ممکن است به‌دلیل تاری گذرا آزاردهنده باشد.

پایش و ارزیابی موفقیت: چگونه بفهمیم مسیر درست است؟

موفقیت فقط «کمتر شدن سوزش» نیست. پزشک علاوه بر علائم، شاخص‌های عینی را هم مرور می‌کند: بهبود TBUT، کاهش رنگ‌پذیری اپی‌تلیال، افزایش ارتفاع منیسک اشکی و بهبود یافته‌های پلکی/میبومین. ابزارهای استاندارد مانند OSDI کمک می‌کند پاسخ را کمّی کنیم. انتظار «شفا در یک هفته» واقع‌بینانه نیست؛ درمان‌های ایمون‌مدولاتور معمولاً چند هفته تا ماه‌ها زمان می‌برند و مراقبت پلکی/محیطی باید تبدیل به «عادت» شود. اگر با اجرای مناسب پله‌های ۱ و ۲ هنوز پاسخ ناکافی است، یا اگر علائم شدید/بینایی تهدیدکننده وجود دارد، زمان ارتقا به پله‌های ۳ و ۴ فرا رسیده است.

گروه‌های ویژه و سناریوهای پرتکرار

کاربر پرحجم نمایشگر و «نوسان دید»

کاهش فرکانس پلک‌زدن هنگام تمرکز روی نمایشگر باعث تشدید تبخیر و «شکست زودهنگام» فیلم اشکی می‌شود. راهکار عملی شامل تنظیم ارتفاع مانیتور کمی پایین‌تر از خط افق، نورپردازی یکنواخت، آگاهی از پلک‌زدن کامل، و تقسیم کارهای نزدیک با استراحت‌های کوتاه است. در صورت غالب بودن تیپ تبخیری، تمرکز روی کمپرس گرم و روان‌سازهای لیپیدی نتیجه‌بخش‌تر خواهد بود.

لنز تماسی و تحمل دشوار

خشکی چشم یکی از علل اصلی کاهش تحمل لنز است. تغییر برنامهٔ تعویض (مثلاً روزانه)، انتخاب مواد با رطوبت‌پذیری بهتر، زمان‌بندی مناسب استفاده و پرهیز از خوابیدن با لنز (مگر به تجویز) ضروری است. اگر MGD فعال دارید، بدون مدیریت پلکی، هر لنزی آزاردهنده خواهد بود. لنز اسکلرال در موارد شدید نه‌تنها دید را بهبود می‌دهد، بلکه به‌عنوان «محافظ» سطح چشم عمل می‌کند.

پس از جراحی‌های انکساری/کاتاراکت

خشکی موقت پس از LASIK/PRK شایع است و ناشی از تغییرات حسی و سطحی است. درمان مؤثر خشکی قبل و بعد از جراحی، کیفیت دید نهایی و رضایت بیمار را ارتقا می‌دهد. در جراحی کاتاراکت، درمان پیشگیرانهٔ سطح چشم، دقت اندازه‌گیری IOL و پایداری دید پس از عمل را بهبود می‌دهد.

بیماری‌های خودایمنی و خشکی شدید

در سندرم شوگرن و بیماری‌های روماتولوژیک، کمبود آبی برجسته‌تر است و ممکن است به ایمون‌مدولاسیون پایدار، انسداد مجرا و سرم اتولوگ نیاز باشد. همکاری نزدیک چشم‌پزشک و روماتولوژیست، و ارزیابی داروهایی که روی اشک اثر می‌گذارند، بخش مهمی از مدیریت است.

قطره‌های چشمی مزمن و موادحافظه

مصرف طولانی قطره‌های حاوی موادحافظه (مانند برخی قطره‌های گلوکوم) لایهٔ اشکی را تحریک کرده و اپی‌تلیوم را آسیب‌پذیر می‌کند. اگر امکان دارد، نسخهٔ بدون موادحافظه یا کاهش تعداد دفعات مصرف را با پزشک مطرح کنید. مراقبت همزمان از سطح چشم (اشک مصنوعی PF، بهداشت پلک) کمک‌کننده است.

نقشهٔ عملی چهار‌هفته‌ای (قابل‌تنظیم) برای شروع

این برنامهٔ نمونه است و بر اساس تیپ غالب و پاسخ شما تغییر می‌کند. در هفتهٔ اول روی آموزش، کمپرس و روان‌سازها تمرکز کنید. از هفتهٔ دوم اگر علائم باقی بود، برنامهٔ پلکی را منظم‌تر و فرمول مناسب روان‌ساز را تثبیت کنید. اگر در پایان هفتهٔ سوم هنوز رنگ‌پذیری اپی‌تلیال/تاری گذرا دیده می‌شود، با پزشک دربارهٔ اضافه‌کردن درمان ضدالتهاب یا حفظ اشک صحبت کنید. هفتهٔ چهارم زمان ارزیابی مجدد و تصمیم دربارهٔ ارتقای پله‌هاست.

اشتباهات رایج که روند درمان را کند می‌کند

جایگزین‌کردن «یک قطرهٔ نامتناسب» به‌جای «اصلاح ریشه‌ای تیپ غالب»، استفادهٔ طولانی از فرآورده‌های حاوی موادحافظه در مصرف مکرر، کمپرس‌های خیلی داغ یا نامنظم، بی‌توجهی به بهداشت پلک در MGD، و انتظار نتیجهٔ فوری از ایمون‌مدولاتورها از خطاهای رایج‌اند. همچنین، انسداد مجرا در حضور التهاب فعال می‌تواند علائم را بدتر کند؛ ترتیب منطقی درمان‌ها مهم است.

شاخص‌های «اقدام فوری»

درد شدید، قرمزی رو‌به‌گسترش، کاهش محسوس دید، ترشح چرکی، نورگریزی شدید یا احساس سایه/پرده در میدان دید، علامت هشدار است و باید فوراً ارزیابی شوید. در بیماران با بیماری‌های خودایمنی فعال، هر بدترشدن ناگهانی علائم باید جدی گرفته شود.

نکات کلیدی مقاله

  • خشکی چشم اختلال هموستاز لایهٔ اشکی است؛ مدیریت موفق یعنی شکستن چرخهٔ التهاب و پایدار کردن فیلم اشکی با ترکیبی از اصلاح محیط، مراقبت پلکی، روان‌ساز مناسب و درمان هدفمند براساس تیپ غالب.
  • تشخیص دقیق تیپ غالب (تبخیری در برابر کمبود آبی یا ترکیبی) مسیر درمان را کوتاه می‌کند و از تجویزهای عمومیِ کم‌اثر می‌کاهد؛ بسیاری از بیماران نیازمند رویکرد دوگانه‌اند.

چک‌لیست اجرای بهتر درمان‌های خانگی

  • کمپرس گرم ملایم و منظم + ماساژ بسیار آرام لبهٔ پلک، سپس استفاده از روان‌ساز متناسب با تیپ غالب.
  • محیط کار را پایدار کنید: رطوبت‌ساز، حذف باد مستقیم، تنظیم ارتفاع نمایشگر و استراحت‌های کوتاهِ منظم.

منابع انگلیسی معتبر برای مطالعهٔ بیشتر

برای تدوین این مقاله از اسناد مرجع و مرورهای معتبر استفاده شده است.

منابع پیشنهادی
عنوان ناشر/نویسنده سال نشانی
TFOS DEWS II — Management & Therapy Report Tear Film & Ocular Surface Society 2017 PDF
TFOS DEWS II — Definition & Classification Tear Film & Ocular Surface Society 2017 PDF
Dry Eye Syndrome — Preferred Practice Pattern American Academy of Ophthalmology 2024 PDF
Ciclosporin for Dry Eye Disease (TA369) National Institute for Health and Care Excellence (NICE) 2015 PDF

سوالات متداول خشکی چشم: علل، درمان های لایه ای و مراقبت روزمره

اختلالی چندعاملی در هموستازِ لایهٔ اشکی است که با ناپایداری فیلم اشک، افزایش اسمولاریته و التهاب سطحی همراه می‌شود و باعث سوزش، خشکی، جسم‌خارجی و نوسان دید می‌گردد.
تبخیر بیش‌ازحد (اختلال غدد میبومین/محیط خشک/کار نزدیک) و کمبود تولید اشک (مثلاً شوگرن یا برخی داروها)؛ بیشتر بیماران ترکیبی از هر دو را دارند.
وقتی علائم بیش از چند هفته ادامه یابد، در کار روزمره اختلال ایجاد کند، یا با قرمزی/درد و کاهش دید همراه شود. تشخیص تیپ غالب و شدت برای انتخاب درمان ضروری است.
انتخاب قطره فردی است. در تبخیری، امولسیون‌های لیپیدی؛ در کمبود آبی، قطره‌های حاوی هیالورونیک‌اسید/پلیمرها کمک‌کننده‌اند. فرآورده‌های بدون موادحافظه برای مصرف مکرر ارجح‌اند.
بله؛ رطوبت‌ساز، استراحت‌های ۲۰-۲۰-۲۰، پلک‌زدن آگاهانه، کمپرس گرم ملایم و بهداشت پلک‌ها شروع خوبی است. اگر پاسخ ناکافی بود، به پزشک مراجعه کنید.
تمرکز نزدیک دفعات پلک‌زدن را کم می‌کند و فیلم اشکی سریع‌تر می‌شکند. تنظیم فاصله/زاویهٔ نمایشگر و استراحت‌های منظم کمک می‌کند.
گرمای ملایم (نه داغ) ۵–۱۰ دقیقه، سپس ماساژ خیلی ملایم لبهٔ پلک. این کار کیفیت چربی میبومین را بهتر می‌کند.
در کمبود آبیِ مقاوم به روان‌سازها و پس از کنترل التهاب، می‌تواند اشک را حفظ کند. انتخاب بیمار و زمان‌بندی مهم است.
در موارد متوسط تا شدید با کراتیت سطحیِ مقاوم، راهنمای NICE استفاده از سیکلوسپورین را (پس از شکست اشک مصنوعی) توصیه می‌کند. اثر آن تدریجی است.
نور پالسی شدید (IPL) در برخی بیماران با MGD علائم و عملکرد غدد را بهبود می‌دهد؛ انتخاب بیمار و تنظیمات دستگاه اهمیت دارد.
شواهد قطعی نیست. ممکن است در برخی افراد کمک کند، اما جایگزین درمان‌های اصلی (کنترل MGD/ایمون‌مدولاسیون) نیست.
بله، ولی باید به‌دقت انتخاب و مراقبت شود. لنزهای یک‌روزه تحمل بهتری دارند. در موارد شدید، لنز اسکلرال گزینهٔ تخصصی است.
معمولاً خیر؛ اغلب موقتی است و با درمان مناسب کنترل می‌شود. درمان مؤثر قبل/بعد از عمل برای کیفیت دید نهایی مهم است.
درمان‌های پایه طی روزها تا هفته‌ها اثر می‌گذارند؛ داروهای ایمون‌مدولاتور مانند سیکلوسپورین چند هفته تا چند ماه زمان می‌برد.
در موارد شدید و درمان‌نشده ممکن است به آسیب اپی‌تلیوم و عفونت‌ها مستعد کند؛ درمان به‌موقع از عوارض می‌کاهد.
زنان پس از یائسگی، کاربران طولانی‌مدت نمایشگر، مبتلایان به بیماری‌های خودایمنی، کاربران لنز تماسی و مصرف‌کنندگان برخی داروها.
ممکن است تیپ تبخیری یا التهاب کنترل‌نشده باشد و به درمان‌های هدفمند پلکی/ایمون‌مدولاسیون نیاز داشته باشید.
فقط در MGD مرتبط با التهاب/روزاسه و طبق نظر پزشک؛ خوددرمانی با آنتی‌بیوتیک توصیه نمی‌شود.
در موارد متوسط تا شدیدِ مقاوم، به‌ویژه با آسیب اپی‌تلیال؛ تصمیم با پزشک و بر پایهٔ پاسخ به درمان‌های سطوح قبلی است.
خشکی چشم ارتباطی با عینک ندارد. هدف درمان خشکی، راحتی و کیفیت دید پایدار است؛ داشتن عینک یا نه به عیب انکساری شما مربوط است.

مقالات مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *