مننژیت و انسفالیت: تشخیص افتراقی و درمان اولیه

Picture of پزشکم

پزشکم

پزشکم

آنچه در این مقاله می خوانید:
این مطلب صرفاً آموزشی است و جایگزین معاینه و توصیهٔ اختصاصی پزشک نیست. تصمیم‌گیری دربارهٔ هر اقدام تشخیصی/درمانی باید پس از ارزیابی حضوری، مرور گزینه‌ها/ریسک‌ها/مزایا و امضای رضایت آگاهانه انجام شود. در صورت بروز علائم هشدار مانند ضعف یا بی‌حسی ناگهانی یک سمت بدن، اختلال تکلم/بینایی، سردرد رعدآسا، تب و سفتی گردن، تشنجی که بیش از ۵ دقیقه طول بکشد یا به‌صورت خوشه‌ای رخ دهد، کاهش سطح هوشیاری، تنگی نفس یا علائم عفونت شدید، فوراً به مراکز درمانی مراجعه کنید.

چرا افتراق مننژیت از انسفالیت مهم است؟

مننژیت (التهاب پرده‌های مغز و نخاع) و انسفالیت (التهاب بافت مغز) از شایع‌ترین و خطرناک‌ترین اورژانس‌های نورولوژیک هستند. همپوشانی بالینی این دو از تب و سردرد تا تغییر وضعیت هوشیاری و تشنج سبب می‌شود بخش قابل توجهی از بیماران با عنوان «مننگوانسفالیت» وارد مسیر تشخیصی شوند. پیامدهای تأخیر در درمان می‌تواند شامل کم‌شنوایی، اختلالات شناختی-رفتاری، اختلالات تشنجی پایدار، ناتوانی حرکتی و حتی مرگ باشد. بنابراین هدف رویکرد اولیه نه‌تنها رسیدن به تشخیص قطعی، بلکه حفظ ایمنی بیمار و شروع درمان استاندارد بر اساس احتمال‌های قوی‌تر است. مطلب حاضر، یک مرور جامع و کاربردی برای تیم‌های درمانی و مخاطبان عمومی آگاه فراهم می‌کند تا با منطق محل‌یابی ضایعه، تشخیص افتراقی، مسیر ارزیابی، و اصول درمان اولیه آشنا شوند. تأکید می‌کنیم که شدت، پاتوفیزیولوژی و پاسخ به درمان در افراد متفاوت است و هیچ توصیه‌ای در این متن جایگزین قضاوت بالینی و ارزیابی حضوری نیست.

آناتومی و نوروفیزیولوژی مرتبط

پرده‌های مغزی (سخت‌شامه، عنکبوتیه، نرم‌شامه) ساختارهای محافظی هستند که مغز و نخاع را احاطه می‌کنند و مایع مغزی-نخاعی (CSF) در فضای زیرعنکبوتیه گردش دارد. گیرنده‌های درد حساس به کشش در سخت‌شامه و عروق مننژی نقش مهمی در ایجاد سردرد و فوتوفوبی دارند. التهاب مننژها با نفوذ سلول‌های التهابی و واسطه‌های التهابی، افزایش نفوذپذیری سد خونی-مغزی و تغییر دینامیک CSF همراه است. در مقابل، انسفالیت مستقیماً بافت مغز را درگیر می‌کند؛ پاسخ میکروگلیا و آستروسیت‌ها، اختلال همئوستاز گلوتامات، ادم سیتوتوکسیک/وازوژنیک و اختلال شبکه‌های قشری-زیرقشری، تابلوی بالینی متفاوتی شامل اختلال هوشیاری، رفتار، حافظه و تشنج ایجاد می‌کند. لب تمپورال داخلی به‌ویژه هیپوکامپ جایگاه تظاهرات تیپیک انسفالیت هرپس سیمپلکس است؛ درگیری ساقه مغز می‌تواند با دیس‌آرتری، دوبینی و اختلال بلع بروز کند. شناخت این منطق محل‌یابی، به انتخاب بهینهٔ آزمون‌ها (LP، MRI، EEG) کمک می‌کند.

طبقه‌بندی کلی: عفونی، خودایمن، و شرایط تقلیدکننده

از منظر علت‌شناسی، مننژیت و انسفالیت به دو گروه عمدهٔ عفونی و غیرعفونی تقسیم می‌شوند. عفونی‌ها شامل باکتری‌ها (مانند Streptococcus pneumoniae، Neisseria meningitidis، Haemophilus influenzae، و در برخی گروه‌ها Listeria monocytogenes)، ویروس‌ها (HSV-1/2، VZV، انتروویروس‌ها، ویروس‌های منتقله توسط پشه مانند JEV و WNV)، قارچ‌ها (کریپتوکوکوس در نقص ایمنی) و مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند. در گروه غیرعفونی، انسفالیت خودایمنی (مانند ضد-NMDAR، LGI1، CASPR2) و وضعیت‌های پساعفونی/دیمیلینه‌کننده (مثلاً ADEM) اهمیت دارد. شماری از شرایط می‌توانند تظاهر مشابه داشته باشند اما التهاب عفونی/خودایمن نیستند؛ از جمله خونریزی زیرعنکبوتیه، آبسهٔ مغزی، آنسفالوپاتی‌های متابولیک/توکسیک (هیپوگلیسمی، نارسایی کبدی، مسمومیت‌ها)، و اختلالات سیستمیک با اثر ثانویه بر سیستم عصبی (سپسیس، اختلالات الکترولیتی). تمایز این‌ها مستقیماً بر انتخاب درمان و ایمنی بیمار اثر می‌گذارد.

اپیدمیولوژی و بار بیماری

توزیع علل مننژیت و انسفالیت تحت تأثیر سن، وضعیت واکسیناسیون، جغرافیا، فصل و وضعیت ایمنی میزبان قرار دارد. در بسیاری از کشورها، با وجود برنامه‌های واکسیناسیون، مننژیت باکتریال همچنان سهم معنی‌داری از مرگ‌ومیر و ناتوانی نورولوژیک دارد. در بزرگسالان، HSV شایع‌ترین علت انسفالیت اسپوردیک عفونی گزارش می‌شود و می‌تواند در نبود درمان به عوارض پایدار شناختی منجر شود. بیماری‌های منتقله توسط پشه در برخی مناطق باعث اپیدمی‌های فصلی انسفالیت می‌شوند. از منظر بار اجتماعی-اقتصادی، هزینه‌های بستری، مراقبت‌های ویژه، توان‌بخشی، افت عملکرد شغلی/تحصیلی و نیاز به مراقبت طولانی‌مدت، اثر پایدار این اختلالات را بر خانواده و نظام سلامت برجسته می‌کند. مهم‌تر اینکه بار پنهانی مانند اختلالات خلقی شناختی پس از ترخیص یا دشواری بازگشت به کار اغلب کم‌تخمین زده می‌شود.

الگوهای تظاهر بالینی و تفاوت‌های کلیدی

در «سندرم مننژی غالب» سردرد منتشر، فوتوفوبی، سفتی گردن، تهوع/استفراغ و تب برجسته‌اند؛ در «سندرم انسفالیتی غالب» اختلال وضعیت ذهنی، تغییرات رفتاری/شناختی، تشنج و علائم کانونی (افازی، همی‌پارزی، نقص میدان بینایی) پررنگ‌تر است. راش پورپوریک همراه با شوک، اتهام قوی به میکروبیولوژی مننگوکوکال دارد؛ هرچند نبود راش آن را رد نمی‌کند. درگیری لب تمپورال داخلی با اختلال حافظهٔ اخیر و تشنج‌های لوب تمپورال، الگوی کلاسیک انسفالیت HSV است. در نوزادان/سالمندان، تظاهرات ممکن است مبهم‌تر (بی‌قراری، لتارژی، بی‌اشتهایی، بی‌نظمی دما) باشد و اتکای صرف به «سه‌گانهٔ کلاسیک» مننژیت ممکن است گمراه‌کننده باشد. نکتهٔ بالینی مهم، جست‌وجوی هم‌زمان علائم سپسیس و شوک، سفتی گردن، نقص‌های عصبی کانونی و شرح‌حالی از ابتلاهای اخیر تنفسی/پوستی یا مواجهه‌های اپیدمیولوژیک است.

جدول: افتراق بالینی مننژیت، انسفالیت و مننگوانسفالیت

ویژگی مننژیت انسفالیت مننگوانسفالیت
سردرد/فوتوفوبی/سفتی گردن غالب ممکن است خفیف باشد شایع
تغییر وضعیت ذهنی خفیف تا متوسط غالب متغیر
تشنج در موارد شدید/ادم نسبتاً شایع شایع
علائم کانونی کمتر شایع شایع‌تر متغیر
MRI تیپیک غیر اختصاصی درگیری تمپورال داخلی، ضایعات قشری/ساب‌کورتیکال الگوی ترکیبی
راش پورپوریک به نفع مننگوکوک نادر در سپسیس مننگوکوکی

تشخیص افتراقی گسترده

سردرد با تب و سفتی گردن می‌تواند ناشی از مننژیت باکتریال/ویروسی، مننگوانسفالیت، خونریزی زیرعنکبوتیه، سینوزیت پیچیده، یا حتی داروهای خاص باشد. تغییر وضعیت ذهنی با تب الزاماً به معنای انسفالیت نیست و باید آنسفالوپاتی‌های متابولیک، اختلالات الکترولیتی، نارسایی کبدی/کلیوی، سپسیس و عوارض دارویی را نیز در نظر داشت. تشنج نخستین رویداد می‌تواند در انسفالیت، آبسه، تومور، سکته، سوءمصرف مواد یا اختلالات الکترولیتی رخ دهد. در کودکان، ADEM و در بزرگسالان میان‌سال/مسن، انسفالیت خودایمن به‌ویژه ضد NMDAR یا LGI1—از افتراق‌های مهم‌اند. شرح‌حال دقیق (شروع/سیر، مواجهه‌ها، سفر، واکسیناسیون، تماس با بیمار، حیوان‌گزیدگی/گزش‌ها، سابقهٔ جنسی، داروها و تداخلات) و معاینهٔ عصبی ساختاریافته (GCS، اعصاب مغزی، قوا، رفلکس‌ها، حسی، آتاکسی، آزمون‌های راه‌رفتن) کلید مسیر تشخیص است.

علل و عوامل خطر (با تأکید بر قابل‌تعدیل‌ها)

عوامل باکتریال کلاسیک شامل پنوموکوک، مننگوکوک و Hib هستند؛ لیستریا در سالمندان، بارداری و نقص ایمنی اهمیت ویژه‌ای دارد. ویروس‌ها شامل HSV-1/2، VZV، انتروویروس‌ها، CMV (در نقص ایمنی) و ویروس‌های آربوویروس (JEV، WNV) هستند. قارچ‌ها (کریپتوکوکوس)، مایکوباکتریوم توبرکلوزیس و انگل‌ها در گروه‌های منتخب مطرح می‌شوند. عوامل خطر قابل‌تعدیل شامل استعمال دخانیات و نیکوتین، مصرف پرخطر الکل/مواد، کنترل نامطلوب دیابت/فشارخون/دیس‌لیپیدمی، بی‌خوابی/آپنهٔ خواب (به‌عنوان عامل تشدیدکنندهٔ آسیب‌پذیری بدن)، تأخیر در واکسیناسیون (پنوموکوک، Hib، مننگوکوک)، و دسترسی ناکافی به مراقبت به‌موقع هستند. اسپلنکتومی، نقص‌های کمپلمان، ایمپلنت‌های نوروسرجیکال/شنت، ترومای جمجمه، سینوزیت/اوتیت درمان‌نشده و درمان‌های بیولوژیک/کورتیکواستروئید طولانی‌مدت، ریسک را افزایش می‌دهند. مدیریت این عوامل تا حد امکان بخشی از پیشگیری ثانویه و ایمنی بیمار است.

مسیر تشخیص و ارزیابی اولیه

اولویت‌بندی ABC و پایدارسازی

در تریاژ اورژانس، نخستین گام حفظ راه هوایی، تنفس و گردش خون است. در صورت مشکوک بودن به سپسیس، اقدامات احیای مایعات، نمونه‌گیری برای کشت خون و شروع درمان تجربی در اولویت قرار می‌گیرند. کنترل تب، درد و تهوع می‌تواند همکاری بیمار را برای معاینه و LP تسهیل کند، اما نباید تشخیص را به تأخیر اندازد. در بیماران با کاهش سطح هوشیاری یا تشنج، حفاظت راه هوایی و درمان وضعیت صرعی مقدم است. تثبیت همودینامیک پیش‌نیاز انجام ایمن تصویربرداری یا LP است.

شرح‌حال هدفمند و معاینهٔ عصبی

زمان شروع علائم، سرعت پیشرفت، مواجهه‌های اخیر (سفر، تماس بیمار، حیوان‌گزیدگی/گزش‌ها)، واکسیناسیون، بیماری‌های زمینه‌ای، داروها/مکمل‌ها و تداخلات باید ثبت شود. معاینهٔ عصبی استاندارد شامل ارزیابی سطح هوشیاری/جهت‌یابی، اعصاب مغزی، قدرت اندام‌ها، تون و رفلکس‌ها، حسی، هماهنگی، آزمون رومبرگ و راه‌رفتن است. علائم مننژی (کرنیگ/برودزینسکی) در کنار یافته‌های سیستمیک (تاچی‌کاردی، هیپوتانسیون، پورپورا، علائم شوک) به تصمیم‌گیری کمک می‌کنند.

آیا CT قبل از LP لازم است؟

LP در بسیاری از موارد برای تشخیص ضروری است. با این حال، در حضور نشانه‌هایی از افزایش فشار داخل جمجمه، نقص‌های عصبی کانونی، کاهش معنی‌دار سطح هوشیاری، تشنج اخیر، سابقهٔ ضایعات فضاگیر یا نقص ایمنی، ابتدا تصویربرداری مغز (معمولاً CT بدون کنتراست) برای کاهش خطر هرنیاسیون مدنظر قرار می‌گیرد. اگر انجام تصویربرداری موجب تأخیر در درمان شود، پس از گرفتن کشت خون، درمان تجربی مناسب باید بدون انتظار برای LP آغاز گردد. این تصمیم‌ها باید توسط تیم درمانی براساس وضعیت بیمار و منابع در دسترس اتخاذ شود.

آنالیز CSF و آزمون‌های تکمیلی

CSF حداقل از نظر شمارش سلولی و فرمول، پروتئین، گلوکز (به‌ویژه نسبت به گلوکز سرم)، رنگ‌آمیزی گرم و کشت بررسی می‌شود. الگوی نوتروفیلی با پروتئین بالا و گلوکز پایین نسبت به سرم، احتمال باکتریال را تقویت می‌کند؛ لنفوسیتوز با پروتئین طبیعی یا کمی بالا و گلوکز طبیعی اغلب با علل ویروسی سازگار است. در مننژیت‌های مزمن (سل/قارچی) معمولاً پروتئین بالا و گلوکز پایین‌تر مشاهده می‌شود. PCR و پنل‌های مولکولی چندگانه برای ویروس‌ها و پاتوژن‌های منتخب ارزش تشخیصی بالایی دارند و می‌توانند زمان پاسخ را کاهش دهند. در انسفالیت مشکوک، MRI (T2/FLAIR، انتشار) حساس‌تر از CT است و EEG می‌تواند فعالیت‌های اپی‌لپتیفرم یا الگوهای اختصاصی (مانند فعالیت‌های دوره‌ای لاترالیزه) را نشان دهد. آزمایش‌های ایمنی‌شناسی (آنتی‌بادی‌های نورونی در سرم/CSF) در صورت شک به انسفالیت خودایمن مطرح می‌شود.

جدول: الگوهای تیپیک CSF در افتراق علل شایع

الگو نوع سلولی غالب پروتئین گلوکز (نسبت به سرم) نکات تکمیلی
مننژیت باکتریال حاد نوتروفیل بالا پایین رنگ‌آمیزی گرم/کشت ممکن است مثبت باشد
مننژیت ویروسی لنفوسیت (گاهی در شروع نوتروفیل) طبیعی تا کمی بالا طبیعی PCR ویروسی مفید است
سل/قارچی لنفوسیت بالا پایین آزمایش‌های اختصاصی برحسب اندیکاسیون
لیستریا لنفوسیت یا مخلوط بالا کاهش نسبی در سالمندان/نقص ایمنی شایع‌تر
انسفالیت HSV لنفوسیت بالا معمولاً طبیعی PCR HSV کمک‌کننده؛ RBC ممکن است افزایش یابد

روش‌های مولکولی و نقش آن‌ها

پانل‌های مولکولی چندگانه (NAAT/PCR) می‌توانند در چند ساعت شواهدی از عامل عفونی فراهم کنند و مسیر درمان را هدایت نمایند. با این‌حال تست‌های مولکولی باید در بافت بالینی بیمار تفسیر شوند؛ یک نتیجهٔ منفی HSV، انسفالیت ویروسی را رد نمی‌کند اگر نمونه‌گیری بسیار زود انجام شده یا CSF ناکافی باشد، و ممکن است تکرار لازم شود. تکنیک‌های پیشرفته‌تر مانند توالی‌یابی نسل جدید (mNGS) در مراکز منتخب برای موارد با علت ناشناخته استفاده می‌شوند و نیازمند تفسیر تخصصی‌اند.

نقاط تصمیم اورژانسی و درمان اولیه (آموزشی و غیرفردمحور)

در مننژیت باکتریال مشکوک، تأخیر در آنتی‌بیوتیک با پیامد بدتر مرتبط است. پس از گرفتن کشت خون، درمان تجربی باید بدون تعلل آغاز شود؛ در صورت نیاز به تصویربرداری قبل از LP، آغاز درمان را به انجام LP موکول نکنید. در انسفالیت مشکوک، شروع تجربی درمان ضدویروسی علیه HSV تا زمان کنار گذاشتن آن بر اساس نتایج آزمایشگاهی توصیه می‌شود. در مننگوکوک مشکوک، احتیاطات کنترل عفونت (قطره‌ای) تا ۲۴ ساعت پس از دریافت آنتی‌بیوتیک مؤثر رعایت می‌شود. مدیریت راه هوایی، پیشگیری و درمان تشنج، کنترل فشار داخل جمجمه، و مراقبت‌های ICU در بیماران ناپایدار بخشی از درمان استاندارد است.

فقط یک نگاه: علائم هشدار که ارجاع فوری به اورژانس را الزامی می‌کند

  • سردرد شدید همراه با تب و سفتی گردن یا سردرد رعدآسا
  • تغییر وضعیت ذهنی، خواب‌آلودگی غیرمعمول یا کاهش سطح هوشیاری
  • تشنج پایدار یا خوشه‌ای
  • راش پورپوریک/پتشی به‌ویژه با علائم شوک
  • نقص عصبی کانونی حاد (افازی، ضعف یک‌طرفه، دوبینی)

درمان‌های دارویی (به‌صورت کلاس دارویی و بر پایهٔ راهنماها)

مننژیت باکتریال جامعه‌کسب: رویکرد تجربی معمول شامل یک سفالوسپورین نسل سوم به‌همراه عامل هدف‌گیرندهٔ پنوموکوک مقاوم است؛ در سنین بالا یا نقص ایمنی، پوشش برای لیستریا افزوده می‌شود. انتخاب عامل بر اساس اپیدمیولوژی محلی، حساسیت‌ها، و وضعیت بیمار تنظیم می‌شود و پس از شناسایی عامل، به درمان هدفمند تبدیل می‌گردد. پس از نوروسرجری/شنت: پوشش علیه پاتوژن‌های بیمارستانی و سودوموناس به‌همراه پوشش استافیلوکوک‌های مقاوم ضروری است. انسفالیت مشکوک (HSV/VZV): شروع زودهنگام درمان ضدویروسی وریدی تا زمان کنار گذاشتن علت ویروسی بر اساس آزمایش‌ها توصیه می‌شود. مننژیت سل/قارچی: رژیم‌های ترکیبی اختصاصی تحت نظر تیم‌های عفونی و با پایش دقیق عوارض دارویی اجرا می‌شود. انسفالیت خودایمن: پس از کنار گذاشتن عفونت فعال، ایمنی‌درمانی مرحله‌ای (کورتیکواستروئید وریدی، IVIG یا پلاسمافرز) و در موارد منتخب درمان‌های حفظی توسط تیم چندرشته‌ای به‌کار می‌رود. استفاده یا عدم استفاده از کورتیکواستروئید در مننژیت باکتریال به عامل و شواهد میکروبی بستگی دارد و باید بر اساس راهنماهای معتبر تصمیم‌گیری شود.

جدول: درمان تجربی آموزشی بر اساس سن/ریسک (بدون دوزدهی)

گروه/سناریو پوشش اولیهٔ پیشنهادی نکات ایمنی/تکمیلی
کودکان و نوجوانان سفالوسپورین نسل سوم + پوشش پنوموکوک مقاوم در صورت لزوم هماهنگی با تیم کودکان؛ پایش کلیوی و الکترولیت‌ها
بزرگسالان جوان سفالوسپورین نسل سوم + عامل پوشش پنوموکوک مقاوم تطبیق با الگوی حساسیت محلی
≥ میانسال یا نقص ایمنی همان بالا + افزودن پوشش لیستریا بررسی تداخلات دارویی و عملکرد کلیه/کبد
پس از نوروسرجری/شنت پوشش ضدسودوموناسی مناسب + پوشش استافیلوکوک مقاوم بررسی منبع عفونت، مشاورهٔ نوروسرجری
انسفالیت مشکوک (HSV/VZV) شروع درمان ضدویروسی وریدی + آنتی‌بیوتیک اگر مننژیت باکتریال نشده MRI/EEG و تست‌های مولکولی؛ تطبیق درمان با نتایج

حمایت‌های غیر دارویی و مراقبت‌های پیشرفته

پایش مداوم علائم حیاتی، ادرار، وضعیت عصبی و درد لازم است. بالاآوردن سر تخت، اجتناب از هایپوکسیا/هیپوتانسیون و کنترل CO2 در مدیریت فشار داخل جمجمه نقش دارد. در صورت ادم مغزی یا هیدروسفالی، اقدامات تخصصی مانند درمان هایپراسمولار یا درناژ موقت CSF توسط تیم‌های مجرب انجام می‌شود. مدیریت تشنج شامل پیشگیری از وضعیت صرعی بر اساس دستورالعمل‌های تخصصی و پایش تداخلات دارویی است. فیزیوتراپی، کاردرمانی و گفتاردرمانی باید به‌محض ثبات بیمار آغاز شوند تا از ناتوانی بلندمدت کاسته شود. تغذیهٔ مناسب، پیشگیری از ترومبوآمبولی و زخم فشاری و ارزیابی درد/آژیتاسیون از اجزای استاندارد مراقبت در بخش‌های حاد و ICU است.

ایمنی بیمار: عوارض، پایش و تداخلات

داروهای ضدعفونی‌کننده و ضدویروس می‌توانند عوارض کلیوی/کبدی یا هماتولوژیک داشته باشند؛ پایش آزمایشگاهی برنامه‌مند و تنظیم دوز بر اساس عملکرد اندام‌ها ضروری است. هم‌زمانی با داروهای ضدصرع، ضدانعقاد یا داروهای بیولوژیک می‌تواند سطح خونی یا اثربخشی آن‌ها را تغییر دهد؛ فهرست دارویی باید به‌صورت فعال بررسی شود. خطر Clostridioides difficile در دوره‌های طولانی آنتی‌بیوتیک باید مدنظر باشد و پیشگیری/تشخیص به‌موقع انجام گیرد. آموزش بیمار و مراقب دربارهٔ علائم عوارض دارویی—از بثورات پوستی تا الیگوری/تغییرات دید—بخشی از ایمنی است. در بیماران تشنج‌دار، ایمنی منزل (اجتناب از ارتفاع، عدم حمام بدون نظارت) و محدودیت‌های رانندگی مطابق قوانین محلی و توصیهٔ مراجع رسمی باید رعایت شود.

بهداشت عمومی و پیشگیری

در مننگوکوک مشکوک یا اثبات‌شده، اطلاع‌رسانی بهداشت عمومی و ارزیابی نیاز به پروفیلاکسی تماس‌های نزدیک مطابق توصیه‌های رسمی انجام می‌شود. پایبندی به واکسیناسیون (پنوموکوک، Hib، مننگوکوک) نقش مهمی در کاهش بروز بیماری دارد؛ زمان‌بندی واکسن‌ها، به‌ویژه پیش از ایمونوتراپی یا در افراد با آسپلنی، باید طبق دستورالعمل‌های رسمی انجام شود. مسافران به مناطق اندمیک باید مشاورهٔ قبل از سفر دریافت کنند. بهبود بهداشت دست، پرهیز از تماس نزدیک در دوره‌های واگیری و توجه به علائم هشدار در خانواده و محیط‌های جمعی (خوابگاه‌ها، پادگان‌ها) به کنترل کلاسترها کمک می‌کند.

گروه‌های خاص

کودکان/نوجوانان

تظاهرات در خردسالان ممکن است غیراختصاصی باشد (بی‌قراری، گریهٔ زیاده، بی‌اشتهایی، برجستگی فونتانل). رژیم‌های تجربی و مسیر تشخیص مطابق سن و عوامل شایع تنظیم می‌شود. نقش والدین در پایش علائم هشدار، پایبندی دارویی و پیگیری شنوایی/توسعهٔ شناختی کلیدی است. تصمیم‌گیری برای LP، تصویربرداری و بستری باید توسط تیم مجرب کودکان و نورولوژی اطفال انجام شود.

سالمندان

چنددارویی، همبودهای شایع (دیابت، نارسایی کلیه/کبد، بیماری قلبی) و خطر بالاتر لیستریا مدیریت را پیچیده می‌کند. تظاهرات می‌تواند بدون سفتی گردن آشکار باشد و اختلال شناختی پیش‌زمینه، تفسیر علائم را دشوار می‌سازد. عوارض دارویی و تداخلات بیشتر است و نیاز به پایش نزدیک دارد. توان‌بخشی تعادلی و پیشگیری از افتادن، بخشی از برنامهٔ نقاهت است.

بارداری/شیردهی

انتخاب درمان باید با درنظرگرفتن ایمنی جنین/نوزاد انجام شود. برخی عوامل (لیستریا) در بارداری شایع‌ترند. هماهنگی بین نورولوژی، عفونی، زنان و نوزادان برای درمان، پایش و زمان‌بندی واکسن‌ها ضروری است. در شیردهی، سازگاری دارو با تغذیهٔ نوزاد بررسی می‌شود.

نقص ایمنی و گیرندگان پیوند

طیف پاتوژن‌ها گسترده‌تر (ازجمله قارچی/مایکوباکتری/توکسوپلاسما) و مسیر تشخیصی پیچیده‌تر است. تصمیم‌گیری دربارهٔ تصویربرداری قبل از LP، پوشش تجربی وسیع‌تر و طول درمان باید با همکاری تنگاتنگ تیم‌های عفونی و پیوند صورت گیرد. واکسیناسیون غیرفعال/فعال بر اساس وضعیت ایمنی و زمان‌بندی پس از پیوند برنامه‌ریزی می‌شود.

پس از نوروسرجری/شنت

درگیری شنت یا عفونت‌های بیمارستانی با پاتوژن‌های مقاوم مطرح است. تشخیص نیازمند تفسیر دقیق CSF حاصل از شنت و تصویربرداری است. رویکرد درمانی شامل آنتی‌بیوتیک‌های هدفمند، در صورت لزوم خارج‌سازی/تعویض شنت و مشاورهٔ نزدیک نوروسرجری می‌باشد.

مراقبت‌های روزمره، پیشگیری و پیگیری پس از ترخیص

پس از فاز حاد، اهداف شامل پیشگیری از عود، بازتوانی جامع و غربال عوارض است. ارزیابی شنوایی در بیماران مننژیت باکتریال (به‌ویژه کودکان) اهمیت دارد. نقایص شناختی-رفتاری، اضطراب/افسردگی و مشکلات بازگشت به تحصیل/کار باید فعالانه شناسایی و درمان شوند. برنامهٔ بازتوانی ممکن است شامل تمرینات شناختی، گفتاردرمانی، کاردرمانی و فیزیوتراپی باشد. آموزش بهداشت خواب، مدیریت استرس، تغذیهٔ مناسب و فعالیت بدنی تدریجی، به بهبود کیفیت زندگی کمک می‌کند. برنامهٔ ویزیت‌های پیگیری زمان‌مند (نورولوژی، عفونی، اطفال یا طب خانواده برحسب مورد) با اهداف مشخص ارزیابی عصبی، بازبینی داروها، پایش عوارض و نیازهای توان‌بخشی تعریف شود.

فقط یک نگاه: گام‌های کلیدی درمان اولیه در اورژانس (آموزشی)

  • پایدارسازی ABC و شروع پایش مداوم
  • نمونه‌گیری کشت خون و آغاز سریع درمان تجربی مناسب؛ در مورد مننگوکوک احتیاطات قطره‌ای
  • تصمیم‌گیری دربارهٔ CT قبل از LP براساس ریسک بالینی؛ در صورت تأخیر، درمان را عقب نیندازید
  • در انسفالیت مشکوک، شروع درمان ضدویروسی تا زمان کنار گذاشتن علت ویروسی
  • پایش عوارض، تداخلات و برنامهٔ توان‌بخشی/پیگیری از روزهای نخست

اشتباهات رایج بیماران (هر مورد یک پاراگراف)

قطع ناگهانی داروهای ضدتشنج یا کورتیکواستروئید

کاهش یا قطع ناگهانی این داروها می‌تواند خطر عود تشنج یا شعله‌ورشدن التهاب را افزایش دهد. هر تغییر دارویی باید تدریجی و تحت‌نظر پزشک انجام شود.

تأخیر در مراجعه هنگام تب، سردرد شدید و تغییر وضعیت ذهنی

هر ساعت تأخیر می‌تواند پیامدهای نورولوژیک را بدتر کند. مراجعهٔ سریع به اورژانس در صورت علائم هشدار ضروری است.

خوددرمانی با آنتی‌بیوتیک/آنتی‌ویروس یا مصرف مکمل‌های گیاهی بدون نظر پزشک

مصرف خودسرانه می‌تواند الگوهای آزمایشگاهی را تغییر داده، مقاومت میکروبی را افزایش دهد و با داروهای ضروری تداخل ایجاد کند.

اتکا به اسکن‌های قدیمی به‌جای ارزیابی بالینی جاری

تصاویر قدیمی وضعیت کنونی التهاب را نشان نمی‌دهند. تصمیم‌گیری باید بر پایهٔ معاینه و داده‌های جدید (CSF، MRI) باشد.

بی‌توجهی به واکسیناسیون و پیگیری توان‌بخشی

تکمیل واکسیناسیون و شروع زودهنگام توان‌بخشی با کاهش ناتوانی بلندمدت و بهبود کیفیت زندگی مرتبط است.

جمع‌بندی

مننژیت و انسفالیت اورژانس‌های نورولوژیکی هستند که به ارزیابی سریع، تصمیم‌های سنجیده و درمان مرحله‌ای نیاز دارند. افتراق مبتنی بر تظاهرات، آنالیز CSF، تصویربرداری و آزمون‌های مولکولی انجام می‌شود؛ اما همپوشانی شایع است و گاهی مسیر تشخیصی و درمانی باید هم‌زمان پیش برود. اصول کلیدی شامل پایدارسازی ABC، آغاز بدون تأخیر درمان تجربی مناسب پس از کشت خون، ارزیابی نیاز به تصویربرداری قبل از LP، شروع ضدویروس در انسفالیت مشکوک تا زمان کنار گذاشتن، رعایت ایمنی بیمار و برنامهٔ بازتوانی/پیگیری از روزهای نخست است. اجرای این اصول مطابق راهنماهای معتبر و با هماهنگی چندرشته‌ای، ایمن‌ترین مسیر برای کاهش مرگ‌ومیر و ناتوانی است. این متن، آموزشی و عمومی است و جایگزین تصمیم‌گیری اختصاصی برای یک فرد نیست.

منابع معتبر برای مطالعهٔ بیشتر

NICE NG240 (2024): Meningitis (bacterial) & meningococcal disease — Recognition, diagnosis and management [PDF]

WHO (2025): Guidelines on meningitis diagnosis, treatment and care

IDSA (2004): Practice Guidelines for Bacterial Meningitis

IDSA (2008): Clinical Practice Guidelines for the Management of Encephalitis [PDF]

سوالات متداول مننژیت و انسفالیت: تشخیص افتراقی و درمان اولیه

خیر. بسیاری از عفونت‌های ویروسی ساده هم با تب و سردرد همراه‌اند. وجود سفتی گردن، تغییر وضعیت ذهنی، راش پورپوریک یا تشنج احتمال مننژیت/انسفالیت را بیشتر می‌کند و نیازمند ارزیابی اورژانسی است.
مننژیت التهاب پرده‌های مغز است و با سردرد، فوتوفوبی و سفتی گردن شناخته می‌شود؛ انسفالیت التهاب بافت مغز است و بیشتر با اختلال هوشیاری، تشنج و علائم کانونی همراه است.
بله. مننگوانسفالیت اصطلاحی است برای هم‌پوشانی تظاهرات مننژیت و انسفالیت و در عمل شایع است.
اگر انجام LP باعث تأخیر در درمان شود یا ابتدا به تصویربرداری نیاز باشد، پس از گرفتن کشت خون، شروع درمان تجربی توصیه می‌شود.
در حضور نشانه‌های افزایش فشار داخل جمجمه، نقص‌های کانونی، کاهش معنی‌دار سطح هوشیاری، تشنج اخیر، سابقهٔ ضایعهٔ فضاگیر یا نقص ایمنی، ابتدا تصویربرداری انجام می‌شود.
در انسفالیت مشکوک، آغاز تجربی درمان ضدویروسی علیه HSV تا زمان کنار گذاشتن بر اساس نتایج آزمایشگاهی توصیه می‌شود.
خیر. استفاده از کورتیکواستروئید به عامل بیماری‌زا و شواهد میکروبی بستگی دارد و باید طبق راهنماهای معتبر تصمیم‌گیری شود.
در انسفالیت مشکوک، MRI حساس‌تر از CT است؛ در مننژیت بدون علائم کانونی، ضرورت فوری کمتر است و تصمیم طبق بالین گرفته می‌شود.
حساسیت بالا دارد اما منفی کاذب ممکن است رخ دهد؛ تکرار نمونه‌گیری یا آزمون‌های تکمیلی گاهی لازم است.
بله. ارزیابی بهداشت عمومی و پروفیلاکسی تماس‌های پرخطر طبق دستورالعمل‌های رسمی انجام می‌شود.
ارزیابی نورولوژیک، شنوایی، شناخت و خلق، و برنامهٔ بازتوانی برحسب وضعیت بیمار توصیه می‌شود.
خیر. قوانین محلی متفاوت است و باید از مراجع رسمی پیگیری شود.
بله. واکسن‌های پنوموکوک، Hib و مننگوکوک در کاهش خطر نقش مهمی دارند، به‌ویژه در گروه‌های پرخطر.
تصمیم بستری به علت زمینه‌ای، وضعیت عمومی، نتایج آزمایش‌ها و خطر عوارض بستگی دارد و باید توسط تیم درمانی گرفته شود.
خیر. مننژیت/انسفالیت اورژانس بیمارستانی است و نیاز به درمان وریدی و پایش نزدیک دارد.

مقالات مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *