سندرم های تاندونی و انتزیت: تشخیص و توانبخشی

Picture of پزشکم

پزشکم

پزشکم

آنچه در این مقاله می خوانید:

سندرم‌های تاندونی (تاندینوپاتی‌ها) و انتزیت (التهاب/درد محل اتصال تاندون، لیگامان یا کپسول به استخوان) از شایع‌ترین علل درد اسکلتی‌عضلانی در کلینیک روماتولوژی و طب فیزیکی هستند. این اختلالات می‌توانند عملکرد روزمره، توان شغلی و مشارکت ورزشی را به‌طور معنی‌دار کاهش دهند و در بیماران مبتلا به بیماری‌های التهابی محوری یا محیطی به‌ویژه گروه اسپوندیلوآرتریت‌ها و آرتریت پسوریاتیک به‌صورت تظاهر شاخص بیماری بروز کنند. در رویکرد امروزی، تاندینوپاتی‌ها عمدتاً «اختلالات سازگاری با بار» تلقی می‌شوند، درحالی‌که انتزیت در بستر ایمنی–التهابی اسپوندیلوآرتریت‌ها معنا می‌یابد. تشخیص دقیق و تمایز این دو، برنامهٔ درمان و توانبخشی را به‌طور بنیادین تغییر می‌دهد.

یادآوری آموزشی: این مطلب صرفاً آموزشی است و جایگزین معاینه و توصیهٔ اختصاصی پزشک نیست؛ در صورت بروز علائم هشدار، درد شدید و ناگهانی یا تداوم ابهام تشخیصی، مراجعهٔ حضوری و ارزیابی تخصصی ضروری است.

آناتومی کاربردی و فیزیولوژی بار

تاندون بافتی مقاوم و درعین‌حال پویاست که عمدتاً از کلاژن نوع I، آب، پروتئوگلیکان‌ها و سلول‌های تِنوسایت تشکیل شده است. معماری موازی الیاف کلاژنی، تاندون را برای انتقال نیرو بین عضله و استخوان بهینه می‌کند. بخش‌های خاصی از تاندون مثلاً ناحیهٔ میان‌تنهٔ آشیل یا ناحیهٔ انترتالارِ تاندون تیبیالیس خلفی به دلیل تغذیهٔ نسبی محدود و تنش‌های برشی/خمشی پیچیده، مستعد بروز تاندینوپاتی‌اند. ارگان انتزیس مجموعه‌ای از ساختارهاست که نیرو را در محل اتصال به استخوان توزیع می‌کند: فیبرهای کلاژن، غضروف فیبری، بالشتک‌های چربی مجاور و بورس‌ها همگی بخشی از این ارگان هستند. این مفهوم توضیح می‌دهد چرا درد «انتزیت» فقط به نقطهٔ اتصال محدود نیست و ممکن است با درد بوری و درد پارا–تندونی همراه شود.

تاندون‌ها در پاسخ به بار مکانیکی، از طریق مکانوتراسن‌داکشن، بیوسنتز ماتریکس را تعدیل می‌کنند. بارگذاری تدریجی و برنامه‌ریزی‌شده موجب افزایش ظرفیت تحمل بار و بهبود سازمان‌یافتگی الیاف می‌شود؛ در مقابل، جهش‌های ناگهانی در بار، یکنواخت‌نبودن برنامهٔ تمرین/کار، یا استراحت مطلق طولانی، ظرفیت را کاهش داده و «بار نسبی» را افزایش می‌دهد. مدل پیوستار پاتولوژی تاندون توضیح می‌دهد که تاندونوپاتی از مرحلهٔ «واکنشی» (تورم غیرالتهابی ماتریکس، افزایش آب) به «سازگاری ناموفق» و نهایتاً «دژنراسیون» پیش می‌رود؛ مدیریت بالینی نیز باید با این مراحل همسو باشد: آرام‌سازی تحریک‌پذیری و سپس بارگذاری پیشرونده برای بازسازی ظرفیت.

در انتزیتِ التهابی (مرتبط با اسپوندیلوآرتریت‌ها)، محور IL-23/IL-17 و تغییرات ایمنی ذاتی در ریشهٔ فرآیند قرار می‌گیرد. درگیری اغلب چندکانونی است (مثل فاسیای کف پا، آشیل، اپی‌کوندیل خارجی، تروکانتر بزرگ) و با یافته‌های بالینی و تصویری خاص‌تر نسبت به تاندینوپاتی مکانیکی همراه می‌شود. در این بستر، درمان علّتیِ بیماری زمینه‌ای (NSAIDها، بیولوژیک‌ها و…) هم‌ارز مدیریت موضعی انتزیت اهمیت دارد.

اپیدمیولوژی و اهمیت بالینی

درد تاندونی و انتزیت در جمعیت عمومی و ورزشکاران سبب کاهش مشارکت در فعالیت، غیبت از کار و هزینه‌های ارزی ناشی از تصویربرداری و درمان می‌شود. در بیماران مبتلا به اسپوندیلوآرتریت یا آرتریت پسوریاتیک، وجود انتزیت با فعالیت بیماری، درد، محدودیت عملکردی و کیفیت پایین‌تر زندگی ارتباط دارد. از منظر ایمنی بیمار، تشخیص اشتباه و تکیه بر مداخلات غیربنیادی (مثل استراحت مطلق، تزریق‌های تکراری کورتیکواستروئید یا جراحی زودهنگام) می‌تواند فرجام را بدتر کند. در مقابل، آموزش، بارگذاری پیشروندهٔ مبتنی بر ظرفیت، و درمان بیماری التهابی زمینه‌ای (اگر وجود داشته باشد) معمولاً فرجام عملکردی را بهبود می‌دهد.

الگوهای تظاهر: چگونه تفکیک کنیم؟

تاندینوپاتی مکانیکی اغلب با درد موضعی مرتبط با بار و لمس حساس در طول مسیر تاندون/محل اتصال، شروع تدریجی، سفتی کوتاه‌مدت صبحگاهی و تشدید با فعالیت تکراری مشخص می‌شود. معمولاً دامنهٔ حرکتی مفصل حفظ است و تورم گرم/قرمز واضح وجود ندارد. آزمون‌های تحریک بار (مانند اسکوات شیب‌دار برای تاندون پاتلار، تست تک‌پا روی پنجه برای آشیل، مقاومت اکستانسیون مچ برای اپی‌کوندیلیت خارجی) درد را بازتولید می‌کند.

انتزیت التهابی، علاوه بر درد موضعی، می‌تواند با سفتی صبحگاهی طولانی‌تر، درد شبانه، انتشار درد به ساختارهای مجاور ارگان انتزیس و شواهد بالینی/آزمایشگاهی فعالیت التهابی همراه باشد. هم‌زمانی با کمر درد التهابی، پسوریازیس، درد گلوتئال جانبی، درد پاشنهٔ دوطرفه یا سابقهٔ خانوادگی اسپوندیلوآرتریت، ظن انتزیت را بالا می‌برد. در معاینه، درد فشار نقطه‌ای روی محل اتصال (مثلاً اینسرت آشیل)، حساسیت بورس مجاور (بورس رتروکالکانئال)، و گاه کاهش عملکرد ناشی از درد دیده می‌شود.

افتراق با دردهای عصبی، درد ارجاعی از مفاصل، یا شکستگی‌های استرسی ضروری است. همچنین باید مراقب پارگی‌های حاد تاندون (مثلاً پارگی آشیل) بود که با درد ناگهانی، حس «ترق» و نقص عملکرد مشخص می‌شوند و مسیر درمان کاملاً متفاوتی دارند.

عوامل خطر و علل (با تأکید بر موارد قابل‌تعدیل)

الگوی بارگذاری (افزایش سریع حجم/شدت تمرین، تغییر ناگهانی سطح/کفش/ابزار کار)، تکنیک‌های حرکتی نامناسب، بی‌تحرکی و استراحت طولانی، چاقی و ترکیب بدنی نامطلوب، ضعف قدرتی–کنترلی در زنجیرهٔ حرکتی، اختلالات بیومکانیکی (مانند پرونیشن بیش‌ازحد یا ضعف گلوتئال)، و عادات شغلی تکراری از عوامل قابل‌تعدیل‌اند. کمبود خواب، استرس روانی و تغذیهٔ ناکافی نیز حساسیت درد و ظرفیت تحمل بار را تحت تأثیر قرار می‌دهند. از منظر پزشکی، دیابت، دیس‌لیپیدمی، کم‌کاری تیروئید و برخی داروها (فلوروکینولون‌ها، مهارکننده‌های آروماتاز، شاید استاتین‌ها) با افزایش خطر تاندینوپاتی مرتبط گزارش شده‌اند. در انتزیت، وجود بیماری‌های اسپوندیلوآرتریت/پسوریاتیک و عوامل ژنتیک (مثلاً HLA-B27) اهمیت دارد.

مسیر تشخیص: از شرح حال تا تصویربرداری

شرح حال هدفمند بر الگوی درد مرتبط با بار، مدت و نوسان علائم، جهش‌های اخیر در بار تمرین/کار، عادات خواب/تغذیه، سابقهٔ پسوریازیس/کمر درد التهابی، داروهای فعلی و اهداف عملکردی تمرکز دارد. معاینهٔ فیزیکی شامل مشاهدهٔ الگوی حرکت، لمس مسیر تاندون و نقطهٔ اتصال، آزمون‌های تحریک بار و ارزیابی زنجیرهٔ حرکتی (قدرت گلوتئال، کنترل پاسچر، کنترل زانو–مچ) است. در صورت شک به اسپوندیلوآرتریت، معاینهٔ ستون و مفاصل ساکروایلیاک نیز جزو معاینهٔ استاندارد است.

آزمایش‌های آزمایشگاهی در تاندینوپاتی مکانیکی معمولاً نقشی ندارند؛ در ظن انتزیت التهابی ممکن است ESR/CRP، HLA-B27 و غربالگری همبودهای متابولیک/غددی برحسب زمینه درخواست شود. تصویربرداری باید پاسخ بالینی را تغییر دهد: سونوگرافی با حالت خاکستری و پاور داپلر برای مشاهدهٔ ضخیم‌شدگی، نواحی هیپواکوییک و سیگنال عروقی، و MRI برای ارزیابی بوری، پارگی‌های داخل تندونی، درگیری استخوان زیراینزرت و بون‌مرو–ادما در انتزیت. رادیوگرافی نقش محدودی دارد (ارزیابی کلسیفیکاسیون‌ها یا انتزوفیت‌ها). انتخاب ابزار باید با پرسش بالینی مشخص همراه شود تا از تصویربرداری‌های غیرضروری پرهیز گردد.

تفکیک بالینی: تاندینوپاتی مکانیکی در برابر انتزیت التهابی

ویژگی تاندینوپاتی مکانیکی انتزیت التهابی (SpA/PsA) یافته‌های کمک‌کننده
الگوی درد مرتبط با بار، شروع تدریجی، سفتی کوتاه‌مدت صبحگاهی سفتی طولانی‌تر، درد شبانه، گاه چندکانونی هم‌زمانی با کمر درد التهابی یا پسوریازیس به نفع انتزیت
معاینه درد تحریک با تست‌های عملکردی اختصاصی تاندون درد نقطه‌ای روی انتزیس + حساسیت بوری مجاور ناتوانی شدید ناگهانی → شک به پارگی
آزمایش‌ها معمولاً طبیعی ممکن است افزایش CRP/ESR یا HLA-B27 مثبت نرمال بودن آزمایش‌ها انتزیت را نفی نمی‌کند
سونوگرافی هیپواکویسیتی داخل‌تندونی/پاراشیت، ضخیم‌شدگی ضخیم‌شدگی/هیپواکویسیتی انتزیس، سیگنال داپلر نزدیک کورتکس آسیب ساختاری (انتزوفیت/کلسیفیکاسیون) در موارد مزمن
MRI تغییرات تندونی/پاراشیت، ادم بوری ادمای مغز استخوان زیراتصال، درگیری چندمحور برای موارد پیچیده/مقاوم به درمان

تصویربرداری: چه زمانی و کدام ابزار؟

ابزار چه می‌بیند؟ موقعیت‌های کاربردی نکات احتیاطی
سونوگرافی + پاور داپلر ضخیم‌شدگی، هیپواکویسیتی، سیگنال عروقی، کلسیفیکاسیون شک به انتزیت فعال؛ هدایت مداخلات؛ پایش پاسخ تکنیک وابسته به اپراتور؛ معیارهای استاندارد را رعایت کنید
MRI ادم مغز استخوان، بوری، پارگی‌های داخل‌تندونی شک تشخیصی پایدار؛ فرجام غیرمنتظره؛ برنامهٔ جراحی هزینه/دردسترس‌بودن؛ یافته‌ها با علائم همخوان شوند
X-ray انتزوفیت، کلسیفیکاسیون، تراجکتوری استخوان مزمن‌ها؛ افتراق تشخیص‌های استخوانی حساسیت کم در مراحل اولیه

خط قرمزهای ارجاع سریع

  • درد ناگهانی با حس «ترق» و ناتوانی عملکردی (شبه پارگی تاندون آشیل/پاتلار/عضله دوسر)
  • تورم، گرمی و قرمزی منتشر همراه با تب یا تب لرزه (شبه عفونت یا بورسیت سپتیک)
  • ناتوانی در تحمل وزن یا سقوط مکرر در آسیب‌های اندام تحتانی
  • درد شبانهٔ پیشرونده با کاهش وزن/علائم سیستمیک (شبه ضایعات ساختاری/نئوپلازی)
  • علائم نورولوژیک پیشرونده یا بی‌اختیاری جدید (ارجاع اورژانسی)

اصول درمان و توانبخشی: از «آرام‌سازی» تا «افزایش ظرفیت»

راهبرد کلیدی در تاندینوپاتی مکانیکی «آرام‌سازی تحریک‌پذیری» و سپس «بارگذاری پیشروندهٔ مبتنی بر ظرفیت» است. این رویکرد با آموزش بیمار آغاز می‌شود: درد تاندون اغلب بازتابی از تطابق‌نیافتگی با بار است و هدف درمان، بازسازی ظرفیت است نه استراحت مطلق. اصلاح بار (کاهش موقت فعالیت‌های محرک، جایگزینی با فعالیت‌های کم‌بار مثل شنا/دوچرخه ثابت)، تمرینات ایزومتریک در فاز دردناک به‌عنوان مسکن عملکردی انتخابی، سپس تمرینات ایزوتونیک سنگین/آهسته (Heavy Slow Resistance) و در ادامه، پلیومتریک/قدرتی و تمرینات بازگشت به ورزش/کار ستون‌های برنامه را می‌سازند. فراوانی رایج برای فاز توسعهٔ ظرفیت ۳–۴ جلسه در هفته با زمان‌بندی ریکاوری کافی است؛ معیار هدایت، پاسخ درد طی ۲۴–۴۸ ساعت بعد از جلسه است.

در انتزیت التهابیِ مرتبط با اسپوندیلوآرتریت/پسوریاتیک، علاوه بر اصول فوق، درمان بیماری زمینه‌ای اهمیت مرکزی دارد: NSAIDها در کنترل علائم نقش دارند و در صورت ناکافی‌بودن پاسخ، بیولوژیک‌ها (هدف‌گیری مسیر TNF یا IL-17) بر اساس راهنماهای روزآمد مطرح می‌شوند. در کلیت رویکرد، تزریق کورتیکواستروئید موضعی می‌تواند برای برخی انتزیس‌های محیطی انتخابی باشد، اما به‌طور روتین برای تاندون‌های باربر حیاتی (مثل آشیل/پاتلار) توصیه نمی‌شود و در این نواحی باید با احتیاط بسیار و انتخاب‌های جایگزین حرکت کرد. ادغام توان‌بخشی مبتنی بر بار با کنترل التهاب سیستمیک بهترین فرجام عملکردی را به‌دنبال دارد.

پروتکل توانبخشی مرحله‌ای برحسب ناحیه

ناحیه/سندرم اصلاح بار اولیه تمرینات کلیدی نقاط کنترل و بازگشت به فعالیت
تاندون آشیل (میان‌تنه/اینسرشنال) کاهش دویدن جهشی؛ جایگزینی با دوچرخه/شنا؛ کفش با پاشنهٔ اندک ایزومتریک ساق ایستاده، سپس پرس ساق ایزوتونیک سنگین/آهسته؛ تدریجاً پلیومتریک خطی توان اجرای 3×8–12 با بار بالا بدون تشدید ۲۴ساعته؛ سپس بازگشت به دویدن تناوبی
تاندون پاتلار پرهیز موقت از پرش/اسکوآت پرشتاب؛ اسکوات شیب‌دار با دامنهٔ کنترل‌شده اکستنشن زانو و اسکوات سنگین/آهسته؛ پلایو با جهش‌های کنترل‌شده کاهش درد حین نشستن طولانی/پله؛ تحمل تمرینات قدرتی بدون flare
اپی‌کوندیل خارجی (آرنج تنیس‌باز) اصلاح ابزار/گرفتن؛ تقسیم بار کاری؛ آتل شبانه کوتاه‌مدت انتخابی اکستنسور مچ مقاومتی؛ تمرینات اگزنتریک/کنسنتریک مچ؛ تمرینات پرس کتف افزایش تدریجی بار گرفتن/چرخش؛ نبود درد صبحگاهی پایدار
تاندون روتاتورکاف (شانه) کاهش حرکات بالای سر؛ بهینه‌سازی ارگونومی؛ آموزش کنترل کتف ایزومتریک روتاتورهای خارجی؛ ردیف کتف؛ پرس اسکاپشن با بار تدریجی توان حمل بار بالای سر بدون درد تأخیری؛ بازگشت مرحله‌ای به پرتاب/شنا
تروکانتریک درد گلوتئال (گلوتئال تندینوپاتی) اجتناب از خوابیدن روی سمت دردناک؛ راه رفتن در سطوح صاف؛ اصلاح گام ابداکشن مفصل ران با باند؛ تمرینات پایداری لگن؛ کشش کنترل‌شدهٔ ITB بهبود تحمل ایستادن طولانی/پله؛ آزمون فادر/فابر بدون تشدید درد
فاسیای کف پا (انتزیت/فاسیئوپاتی) کفی/ارتوز ساده؛ کاهش دویدن روی سطوح سخت؛ آموزش کفش مناسب کشش فوکوس‌شدهٔ فاشیا؛ تقویت توأمان intrinsic پا و ساق؛ تمرینات تعادلی کاهش درد صبحگاهی و تحمل راه‌رفتن طولانی؛ بازگشت به دویدن تدریجی

جایگاه مداخلات دارویی/تزریقی و فیزیکی

انتخاب مداخلات باید تابع اهداف مشخص و زمان‌بندی درست باشد. ضدالتهاب‌های غیراستروئیدی (NSAIDها) برای کنترل درد کوتاه‌مدت و پس‌زمینهٔ شروع توانبخشی مفیدند؛ اما در مسیر طولانی‌مدت، تمرین و بارگذاری عامل اصلی بهبود است. تزریق کورتیکواستروئید در برخی تاندینوپاتی‌های سطحی (مثلاً اپی‌کوندیل) می‌تواند تسکین کوتاه‌مدت فراهم کند، ولی با خطر عود بالاتر و کاهش کیفیت بافت همراه است و نباید تکراری/با دوز بالا انجام شود. در نواحی باربر حیاتی (آشیل/پاتلار) پرهیز یا احتیاط حداکثری لازم است. شواهد مربوط به PRP و «خشک‌سوزی/نیدلینگ» ناهمگون است و به‌عنوان خط اول توصیه نمی‌شود؛ استفادهٔ موردی باید پس از ناکامی توانبخشی ساختاریافته و با گفت‌وگوی مشترک انجام گردد. شاک‌ویو خارج‌بدنی (ESWT) در فاسیای کف پا و برخی تاندینوپاتی‌ها می‌تواند سودمند باشد، به‌ویژه هنگامی که برنامهٔ تمرینی درست اجرا شده ولی درد پایدار مانده است. فیزیوتراپی مبتنی بر ابزار منفعل (اولتراسوند تراپی، لیزر سطح پایین) شواهد قوی و پایداری کمتر دارد و نباید جای تمرین‌درمانی را بگیرد.

خلاصهٔ عملی مداخلات

مداخله کاربرد مزیت‌های بالقوه محدودیت‌ها/هشدارها
NSAID خوراکی/موضعی کنترل درد کوتاه‌مدت، زمینهٔ شروع تمرین کاهش درد/التهاب پیرامحیطی عوارض گوارشی/کلیوی؛ اجتناب از مصرف طولانی‌مدت بدون دلیل
ایزومتریک تندونی کاهش درد مرحلهٔ حاد/تحریک‌پذیری بالا تحمل‌پذیری خوب؛ کمک به حفظ فعالیت اثر مسکن فردبه‌فرد متغیر
ایزوتونیک سنگین/آهسته (HSR) افزایش ظرفیت و بازسازی عملکرد پایهٔ اصلی توانبخشی؛ بهبود قدرت/سازمان‌یافتگی نیازمند برنامه‌ریزی و پیگیری منظم
ESWT فاسیائیت پلانتار، برخی تاندینوپاتی‌های مقاوم تسکین درد و بهبود عملکرد در موارد منتخب نه برای همهٔ نواحی؛ تنظیم دوز/جلسات مهم است
تزریق کورتیکواستروئید انتزیس سطحی/تاندینوپاتی‌های انتخابی کاهش درد کوتاه‌مدت احتمال عود/تضعیف بافت؛ پرهیز در تاندون‌های باربر حیاتی
PRP/نیدلینگ موارد مقاوم پس از توانبخشی کامل شواهد در برخی نواحی امیدبخش ناهمگونی شواهد؛ هزینه؛ نبود استاندارد واحد

انتزیت در اسپوندیلوآرتریت/آرتریت پسوریاتیک: مدیریت تلفیقی

در انتزیت مرتبط با اسپوندیلوآرتریت‌ها، دو مسیر به‌طور هم‌زمان پیگیری می‌شود: ۱) کنترل بیماری سیستمیک با NSAIDها و در صورت پاسخ ناکافی، داروهای بیولوژیک هدف‌گیر TNF یا IL-17 (و در برخی فنوتیپ‌ها گزینه‌های دیگر برحسب شواهد و راهنماهای روزآمد)؛ ۲) مدیریت موضعی شامل اصلاح بار، تمرینات تقویتی و کنترل بوری/ارگان انتزیس. اندیکاسیون تزریق موضعی در انتزیس‌های دردناک مقاوم باید با ارزیابی خطر/فایده و پرهیز از نواحی پرخطر انجام شود. سونوگرافی با پاورداپلر، علاوه بر کمک به تشخیص، می‌تواند برای پایش پاسخ درمانی نیز به‌کار رود.

در بیماران با آرتریت پسوریاتیک، وجود انتزیت فعال اغلب علامتی از فعالیت بیماری است و بر انتخاب بیولوژیک تأثیر می‌گذارد. در تصمیم‌گیری، اولویت‌های بیمار (پوست/مفصل/انتزیت/محور محوری) و همبودها (چاقی، متابولیک، قلبی–عروقی) لحاظ می‌شود. ادغام تیمی روماتولوژی توان‌بخشی پوست، نتایج را بهبود می‌دهد.

گروه‌های خاص

کودکان و نوجوانان

در سنین رشد، آپوفیزیت‌های کششی (مانند اوزگود–اشلاتر در برجستگی تیبیال و بیماری سیور در کالکانئوس) شایع‌اند که در اصل اختلالات بارگذاری صفحهٔ رشد محسوب می‌شوند نه تاندینوپاتی کلاسیک. مدیریت شامل آموزش، تعدیل موقت بار، تمرینات تقویتی–کنترلی و بازگشت تدریجی به ورزش است. تزریق کورتیکواستروئید جایگاهی ندارد. در نوجوانان با پسوریازیس/کمر درد التهابی، انتزیت می‌تواند علامت اسپوندیلوآرتریت نوجوانان باشد و ارزیابی روماتولوژی الزامی است.

سالمندان

دژنراسیون تاندون، پارگی‌های جزیی–کامل (به‌ویژه در روتاتورکاف) و همبودهای متابولیک در سالمندان شایع‌تر است. برنامهٔ توانبخشی باید محافظه‌کارانه‌تر آغاز شود، زمان ریکاوری افزایش یابد و تمرکز بر عملکردهای عملکردی (تعادل، پیشگیری از سقوط، قدرت اندام تحتانی) باشد. تصمیم برای جراحی در پارگی‌های وسیع باید با لحاظ اهداف بیمار، ریسک بیهوشی و احتمال بهبود با توانبخشی صورت گیرد.

بارداری و شیردهی

تغییرات هورمونی و شلی لیگامانی می‌تواند حساسیت تاندونی/انتزی را افزایش دهد. تاکید بر مداخلات غیر دارویی (ارگونومی، تمرینات کم‌بار، بریس‌های کوتاه‌مدت انتخابی) و پرهیز از NSAIDها در سه‌ماههٔ سوم ضروری است. تزریق‌های موضعی فقط در اندیکاسیون‌های محدود و با مشاورهٔ تخصصی مطرح می‌شوند.

همبودها و شرایط سیستمیک

دیابت، دیس‌لیپیدمی، کم‌کاری تیروئید، نقص ویتامین D و چاقی می‌توانند ظرفیت تاندونی را کاهش و پاسخ به توانبخشی را کند کنند؛ اصلاح این عوامل بخشی از درمان است. در بیماران با اسپوندیلوآرتریت/پسوریازیس، کنترل فعالیت سیستمیک بیماری شرط لازم کنترل انتزیت است؛ سیگار با بدتر شدن پاسخ درمانی ارتباط دارد و ترک آن توصیه می‌شود.

مراقبت‌های روزمره، پیشگیری و ایمنی بیمار

موفقیت درمان، به پیوستگی برنامهٔ خانگی و خودمدیریتی وابسته است. اصول کلیدی عبارت‌اند از: تنظیم خواب و تغذیه، برنامهٔ بارگذاری تدریجی، مشاهدهٔ پاسخ ۲۴–۴۸ ساعتهٔ درد به هر جلسه و تعدیل شدت بر همان اساس، و یکپارچه‌سازی تمرینات تقویتی با تمرینات مهارتی/وظیفه‌محور. در اندام تحتانی، انتخاب کفش مناسب و در موارد منتخب استفاده از کفی‌های ساده می‌تواند به کاهش تحریک کمک کند. در اندام فوقانی، ارگونومی کار (ارتفاع میز/مانیتور، وقفه‌های کوتاه، اصلاح گرفتن) اهمیت دارد. در فازهای تشدید، کاهش کوتاه‌مدت بار همراه با حفظ حداقلی فعالیت نه استراحت مطلق پیشنهاد می‌شود. آموزش مدیریت استرس و راهکارهای ذهن‌آگاهی به کاهش حساسیت درد کمک می‌کند.

پنج اصل طلایی توانبخشی خانگی

  • قانون «آغاز آهسته افزایش تدریجی»: شدت/حجم را هفته‌به‌هفته و با تکیه بر پاسخ درد تنظیم کنید.
  • اصل «هدف–محور»: هر تمرین باید هدف مشخص (درد، قدرت، عملکرد) و معیار سنجش داشته باشد.
  • پایش ۲۴–۴۸ ساعته: اگر درد پایداراً بالاتر ماند، جلسهٔ بعدی را سبک‌تر کنید؛ اگر کاهش یافت، بار را اندکی بیفزایید.
  • ادغام «زنجیرهٔ حرکتی»: فقط روی تاندونِ دردناک تمرکز نکنید؛ لگن/کمر/کتف را تقویت کنید.
  • بازگشت مرحله‌ای به کار/ورزش: ملاک بازگشت، تحمل عملکردی بدون flare است، نه صرفاً نتیجهٔ تصویر.

اشتباهات رایج بیماران (و اصلاح علمی)

استراحت مطلق طولانی: هرچند کاهش بار در فاز دردناک ضروری است، اما استراحت مطلق ظرفیت تاندون را پایین می‌آورد و بازگشت را دشوار می‌کند. بهتر است فعالیت‌های کم‌بار جایگزین شوند و تمرینات ایزومتریک آغاز شود.

تکیهٔ صرف بر تزریق یا دارو: تزریق‌ها عمدتاً تسکین کوتاه‌مدت می‌دهند و بدون برنامهٔ تمرینی ساختاریافته، سود پایدار ندارند. محور درمان همچنان تمرین–بارگذاری است.

بازگشت عجولانه به پرش/دویدن: عبور زودهنگام از مراحل توانبخشی به‌خصوص در تاندون‌های اندام تحتانی، خطر عود را بالا می‌برد. معیار بازگشت، اجرای تمرینات سنگین/آهسته بدون تشدید درد تأخیری است.

نادیده‌گرفتن بوری‌ها و ارگان انتزیس: درد انتزی فقط «نقطهٔ اتصال» نیست؛ توجه به بورس‌ها و بافت‌های مجاور و اصلاح آن‌ها در برنامهٔ تمرینی لازم است.

بی‌توجهی به خواب/تغذیه: خواب ناکافی و تغذیهٔ فقیر، تحمل درد و ظرفیت ترمیم را کاهش می‌دهد. تنظیم خواب و دریافت پروتئین کافی، جزء درمان است.

تفسیر افراطی تصویر: یافته‌های تصویربرداری باید با علائم هم‌خوان شوند؛ وجود تغییرات ساختاری لزوماً به معنی ممنوعیت حرکت نیست و بدون درد، می‌توان ایمن حرکت کرد.

تمرکز صرف بر عضلهٔ دردناک: ضعف گلوتئال/کتف می‌تواند بار اضافی بر تاندون دردناک وارد کند. تمرینات زنجیرهٔ حرکتی را بگنجانید.

تکرار تزریق‌های کورتیکواستروئید: تزریق‌های مکرر خطر تضعیف بافت را افزایش می‌دهد، به‌ویژه در تاندون‌های باربر؛ بهتر است به‌صورت انتخابی و محدود به‌کار رود.

نادیده‌گرفتن احتمال بیماری التهابی: درد چندکانونی با سفتی صبحگاهی طولانی یا سابقهٔ پسوریازیس نیازمند ارزیابی اسپوندیلوآرتریت است و فقط «تمرین» کفایت نمی‌کند.

عدم تعیین هدف و شاخص پیشرفت: بدون هدف‌گذاری و پایش، برنامهٔ تمرینی پایدار نمی‌ماند. شاخص‌هایی مثل درد فعالیت، توان اجرای تکرارها با بار مشخص و آزمون‌های عملکردی را ثبت کنید.

جمع‌بندی

سندرم‌های تاندونی و انتزیت دو طیفِ هم‌پوشان اما از نظر علت‌شناسی متفاوت‌اند: تاندینوپاتی‌ها عمدتاً «اختلال ظرفیت–بار» هستند و با بارگذاری ناهماهنگ، استراحت مطلق طولانی یا جهش‌های ناگهانی در تمرین تشدید می‌شوند؛ در مقابل، انتزیت در بستر ایمنی التهابیِ اسپوندیلوآرتریت/پسوریاتیک معنا می‌یابد و می‌تواند چندکانونی و همراه با سفتی صبحگاهی طولانی باشد. تمایز دقیق این دو، جهتِ تصمیم‌های تشخیصی و درمانی را تعیین می‌کند.

در تشخیص، شرح‌حال هدفمندِ مرتبط با بار، معاینهٔ عملکردی و ارزیابی زنجیرهٔ حرکتی مقدم است. آزمایش‌ها در تاندینوپاتی مکانیکی جایگاه محدودی دارند و در ظنِ انتزیتِ التهابی برای ESR/CRP یا HLA-B27 به‌کار می‌آیند. تصویربرداری فقط وقتی انجام شود که مسیر درمان را عوض کند: سونوگرافی به‌همراه پاوردوپلر برای فعالیت انتزیس و MRI برای موارد پیچیده/مقاوم. از تصویربرداری روتینِ بی‌پیامد درمانی پرهیز کنید.

راهبرد درمانیِ استاندارد بر «آرام‌سازی تحریک‌پذیری → بارگذاری پیشروندهٔ مبتنی بر ظرفیت» استوار است: اصلاح بار، ایزومتریک‌ها به‌عنوان مُسکّن عملکردی، سپس تمرینات ایزوتونیک سنگین/آهسته (HSR)، و در ادامه پلیومتریک و بازگشت مرحله‌ای به کار/ورزش. در انتزیتِ التهابی، کنترل بیماری زمینه‌ای (NSAID و در صورت نیاز بیولوژیک‌های مسیر TNF/IL-17) هم‌ارز توانبخشی موضعی است. تزریق کورتیکواستروئید فقط در موارد انتخابی و با احتیاط؛ به‌ویژه در تاندون‌های باربر حیاتی (آشیل/پاتلار) از آن پرهیز شود.

ایمنی و پایداری نتایج به خودمدیریتی بستگی دارد: پایش پاسخ درد در ۲۴–۴۸ ساعت پس از هر جلسه و تنظیم بار، تقویت زنجیرهٔ حرکتی (لگن/کتف)، ارگونومی و کفش/کفی مناسب، خواب و تغذیهٔ کافی. معیار بازگشت، «تحمل عملکردی بدون تشدید تأخیری» و گذر از آزمون‌های عملکردی اختصاصی است، نه صرفاً «زیبایی» تصویر. به پرچم‌های قرمز (ترق ناگهانی و ناتوانی عملکردی، تب با تورم گرم، درد شبانهٔ پیشروندهٔ سیستمیک، علائم نورولوژیک) حساس بمانید و ارجاع سریع را جدی بگیرید.

منابع انگلیسی معتبر برای مطالعهٔ بیشتر

ICON 2019 – International Scientific Tendinopathy Symposium Consensus: Clinical Terminology (Br J Sports Med) [PDF]

OMERACT Ultrasound Task Force – Consensus Definition & Scoring for Enthesitis (Ann Rheum Dis, 2018) [PDF]

ASAS–EULAR 2022 Recommendations for Management of Axial Spondyloarthritis (Ann Rheum Dis) [Official Page]

GRAPPA 2021 Treatment Recommendations for Psoriatic Arthritis – Supplement (J Rheumatol/GRAPPA) [PDF]

سوالات متداول سندرم های تاندونی و انتزیت: تشخیص و توانبخشی

خیر. در اغلب موارد تاندینوپاتی نتیجهٔ تطابق‌نیافتن با بار است و الزاماً التهاب واضح بافتی ندارد. درمان بر بازسازی ظرفیت و بارگذاری تدریجی تکیه دارد.
انتزیت درد محل اتصال تاندون/لیگامان به استخوان است و در بیماری‌های اسپوندیلوآرتریت/پسوریاتیک جنبهٔ ایمنی–التهابی دارد؛ تاندینوپاتی بیشتر مکانیکی است.
وقتی نتیجهٔ آن تصمیم درمانی را عوض کند؛ مثلاً ظن انتزیت فعال (پاورداپلر مثبت) یا ارزیابی ساختار در موارد مقاوم و هدایت مداخلات.
خیر. MRI برای موارد پیچیده، عدم پاسخ به درمان استاندارد یا شک به پارگی/درگیری بوری–استخوانی استفاده می‌شود.
ممکن است تسکین کوتاه‌مدت بدهد، ولی تکرار آن و کاربرد در تاندون‌های باربر (مثل آشیل/پاتلار) با احتیاط جدی همراه است و جایگزین تمرین‌درمانی نیست.
در فاسیائیت پلانتار و برخی موارد مقاوم پس از انجام توانبخشی درست می‌تواند مفید باشد؛ اما انتخاب بیمار و تنظیم دوز/جلسات اهمیت دارد.
خیر. شواهد آن ناهمگون است؛ اگر پس از برنامهٔ تمرینی ساختاریافته همچنان درد پایدار بود، می‌توان در موارد منتخب بررسی کرد.
در فازهای دردناک، ایزومتریک‌ها می‌توانند مسکن عملکردی باشند و به حفظ فعالیت کمک کنند؛ سپس باید به تمرینات سنگین/آهسته گذر کرد.
با الگوی تناوبی و افزایش تدریجی ۱۰–۱۵٪ در هفته شروع کنید و پاسخ درد را طی ۲۴–۴۸ ساعت پایش کنید. همزمان تقویت ساق و تعادل را ادامه دهید.
NSAIDها برای تسکین علائم و در صورت پاسخ ناکافی، بیولوژیک‌های هدف‌گیر TNF یا IL-17 بر اساس راهنماهای روزآمد، همراه با توانبخشی مبتنی بر بار.
خیر. استراحت مطلق ظرفیت تاندون را کم می‌کند. باید بار را اصلاح و فعالیت‌های کم‌بار جایگزین کنید و تمرین‌ها را تدریجاً افزایش دهید.
در برخی موارد مانند فاسیائیت پلانتار انتخاب کفش مناسب و کفی ساده می‌تواند تحریک را کم کند، اما جای تمرین را نمی‌گیرد.
وقتی تمرینات قدرتی سنگین/آهسته را بدون تشدید درد تأخیری تحمل می‌کنید و آزمون‌های عملکردی اختصاصی ناحیه را پایدار انجام می‌دهید.
درد چندکانونی با سفتی صبحگاهی طولانی، سابقهٔ پسوریازیس یا کمر درد التهابی، یا سونوگرافی با پاورداپلر فعال در انتزیس.
نه؛ در بسیاری موارد تاندینوپاتی گلوتئال/انتزیت تروکانتریک است. تمرینات پایداری لگن و اصلاح گام اساس درمان‌اند.
خواب کافی و تغذیهٔ حاوی پروتئین و ریزمغذی‌ها ظرفیت ترمیم را بالا می‌برد و تحمل بار را بهبود می‌دهد.
کنترل قند و لیپیدها پاسخ تاندون به توانبخشی را بهتر می‌کند. با پزشک برای تنظیم درمان همزمان همکاری کنید.
می‌توانند در کوتاه‌مدت درد را کاهش دهند، اما بدون برنامهٔ تمرینی ساختاریافته اثر پایدار ندارند.

مقالات مرتبط

نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *