برای بسیاری از افراد، ترس واقعی دیابت نه از «عدد قند» بلکه از پیامدهای آن است: کاهش بینایی، آسیب کلیه و بیحسی یا درد پا. خبر خوب اینکه با غربالگری بهموقع، اهداف فردیسازیشدهٔ قند و فشار خون، و پیروی از درمانهای مبتنی بر شواهد، میتوان خطر این عوارض را بهطور معناداری کاهش داد. در این مقاله، بهصورت روشن و عملی مرور میکنیم چه زمانی و چگونه چشم، کلیه و اعصاب باید ارزیابی شوند، چه رفتارها و داروهایی بیشترین فایده را دارند، و کدام علائم هشدار نیازمند اقدام فوریاند بدون وعدههای اغراقآمیز و با تکیه بر استانداردهای معتبر. هدف، توانمندسازی شما برای گفتوگوی مؤثر با پزشک و تصمیمگیری ایمن و واقعبینانه است.
این مطلب صرفاً آموزشی است و جایگزین معاینه و توصیهٔ اختصاصی پزشک نیست. تصمیم برای هر اقدام درمانی در حوزهٔ غدد باید پس از ارزیابی حضوری، مرور گزینهها/ریسکها/مزایا و امضای رضایت آگاهانه انجام شود. در صورت مشاهدهٔ علائم هشدار مانند هیپوگلیسمی شدید، کتواسیدوز یا سندرم هایپرگلیسمی اسمولار، تنگی نفس یا درد قفسه سینه، اختلال سطح هوشیاری، تب و علائم عفونت کنترلنشده، کاهش ناگهانی دید یا جرقههای نوری و «پرده» در میدان بینایی، بیحسی/ضعف پیشروندهٔ اندامها، زخم پا با بوی بد یا ترشح، تپش قلب و بیقراری شدید با تعریق/تب (شبه طوفان تیروئیدی)، یا خستگی شدید همراه با افت فشار خون (شبه بحران آدرنال)، فوراً به مراکز درمانی مراجعه کنید.
چرا پیشگیری از عوارض میکروواسکولار دیابت اهمیتی حیاتی دارد؟
بسیاری از افراد میگویند «قندم را کنترل میکنم، اما از عوارض میترسم». سه مقصد اصلی آسیب میکروواسکولار شبکیهٔ چشم، کلیه و اعصاب محیطی علت مهمی برای افت کیفیت زندگی، کاهش توان کاری و هزینههای درمانیاند. خبر خوب این است که بخش بزرگی از این عوارض قابل پیشگیری یا دستکم قابل کندسازی است، مشروط به اینکه پایش ساختاریافته، مداخلات رفتاری و دارویی مبتنی بر شواهد و هماهنگی تیمی میان پزشک، پرستار آموزشدیده، متخصص چشم/کلیه/پای دیابتی و خودِ بیمار بهصورت منظم انجام شود. راهنماهای معتبر بینالمللی (از جمله «استانداردهای مراقبت دیابت ۲۰۲۵» انجمن دیابت آمریکا و دستورالعمل KDIGO برای دیابت در بیماری مزمن کلیه) تأکید میکنند که غربالگری بهموقع همراه با کنترل فردیسازیشدهٔ قند، فشار خون و چربیها و بهکارگیری داروهای محافظ قلبوکلیه میتواند سیر عوارض را بهطور معناداری تغییر دهد. پاسخها البته فردبهفرد متفاوت است؛ هدف این مقاله، ارائهٔ چارچوبی علمی، ایمن و واقعبینانه برای پیشگیری است.
اصول فراگیر پیشگیری: از «اهداف متابولیک» تا «مراقبت یکپارچه»
سه ستون پیشگیری عبارتاند از: ۱) کنترل گلیسمی فردیسازیشده (در بسیاری از بزرگسالان هدف A1C حدود <۷٪، با تعدیل برحسب سن، هیپوگلیسمی و همبودها)، ۲) کنترل فشار خون (برای اغلب مبتلایان به دیابت و پرفشاری خون، هدف <۱۳۰/۸۰ میلیمترجیوه در صورت تحمل)، ۳) مدیریت چربیها (شروع/تقویت استاتین طبق خطر قلبی–عروقی و اهداف LDL). ترک سیگار، فعالیت بدنی منظم، تغذیهٔ متعادل، خواب کافی و واکسیناسیونهای توصیهشده نیز بستر پایدار پیشگیری را میسازند. در دیابت نوع ۲ با شواهد بیماری کلیوی یا خطر قلبی–کلیوی، استفاده از مهارکنندههای SGLT2 (در محدودهٔ eGFR قابل قبول) و در موارد منتخب، آگونیستهای GLP-1 با فایدهٔ قلبی/وزنی، و برای آلبومینوری پایدار علیرغم درمان پایه، ns-MRA (مانند فینرنون) میتواند ریسک پیشرفت کلیوی و رخدادهای قلبی را کاهش دهد. تصمیم دارویی باید با نسخهٔ پزشک، پایش پتاسیم/کرتینین و توجه به تداخلها باشد. در ادامه، هر عارضه را جداگانه مرور میکنیم.
چشم (رتینوپاتی و ماکولوپاتی دیابتی): غربالگری، پیشگیری و درمان
فیزیولوژی آسیب: هیپرگلیسمی مزمن موجب اختلال عملکرد اندوتلیال، افزایش نفوذپذیری مویرگی و ایسکمی شبکیه میشود؛ پیامد آن نشت، ادم ماکولا و نئوواسکولاریزاسیون است. خطر در حضور فشار خون بالا، دیسلیپیدمی، طول مدت دیابت و بارداری بیشتر میشود. کنترل پایدار قند و فشار خون بهطور مستند خطر بروز/پیشرفت رتینوپاتی را کاهش میدهد. توجه به این نکته ضروری است که کاهش بسیار سریع و ناگهانی قند در فردی با رتینوپاتی موجود ممکن است «بدترشدن زودرس» گذرای رتینوپاتی را رقم بزند؛ لذا در این شرایط، همآهنگی نزدیک بین تیم دیابت و چشمپزشک اهمیت دارد.
غربالگری: در دیابت نوع ۱، نخستین معاینهٔ کامل و اتساعدار چشم معمولاً از ۵ سال پس از شروع بیماری آغاز میشود؛ در دیابت نوع ۲، از هنگام تشخیص لازم است. در صورت نبود رتینوپاتی و کنترل مناسب قند، فاصلهٔ پیگیری میتواند ۱ تا ۲ سال باشد؛ اما با هر نشانهٔ پیشرفت، بارداری، یا کنترل نامطلوب گلیسمی باید دفعات معاینه افزایش یابد. در بارداریِ همراه با دیابت پیشین، معاینهٔ چشم قبل از بارداری یا در سهماههٔ نخست و پیگیری نزدیک در طول بارداری و پس از زایمان توصیه میشود. رتینوپاتی منع مصرف آسپرین برای پیشگیری قلبی–عروقی نیست.
درمانهای چشمی: برای ادم ماکولای مرکزدرگیر همراه با افت دید، تزریق داخلزجاجیهای آنتی-VEGF درمان خط اول محسوب میشود؛ در رتینوپاتی پرولیفراتیو، لیزر پانفوکال (PRP) همچنان درمان استاندارد است و در برخی بیماران آنتی-VEGF نیز بهکار میرود. کنترل سیستمیک قند/فشارخون/چربیها و ترک سیگار شالودهٔ همهٔ درمانهاست. در دیابت نوع ۲ و دیسلیپیدمی، در افراد منتخب و با نظر پزشک، فنوفيبرات میتواند خطر پیشرفت رتینوپاتی را کاهش دهد؛ با این حال جایگزین استاتین برای پیشگیری قلبی–عروقی نیست و تجویز آن باید با ارزیابی کلی منفعت–خطر انجام شود.
کلیه (بیماری مزمن کلیه مرتبط با دیابت): شناسایی زودهنگام و حفاظت چندلایه
تعریف و بار بیماری: بیماری مزمن کلیهٔ ناشی از دیابت (DKD) با آلبومینوری پایدار (UACR ≥۳۰ میلیگرم/گرم در حداقل ۲ نمونه از ۳ نمونه) و/یا افت eGFR تعریف میشود. حضور همزمان دیابت و CKD خطر نارسایی کلیه، مرگ قلبی–عروقی و ناتوانی را افزایش میدهد.
غربالگری و پایش: در دیابت نوع ۲ از زمان تشخیص و در نوع ۱ پس از گذشت ۵ سال، سنجش سالانهٔ UACR و eGFR توصیه میشود؛ در صورت آلبومینوری یا افت/نوسان eGFR، پایش باید کوتاهمدتتر شود. افزودن اندازهگیریهای فشار خون خانگی و بررسی داروهای نفروتوکسیک (NSAIDها، برخی آنتیبیوتیکها) بخشی از مراقبت ایمن است.
مداخلات کلیدی: برای افراد دارای آلبومینوری و/یا پرفشاری خون، مهارکنندهٔ ACE یا ARB سنگ بنای محافظت کلیوی است (با تیتراسیون تا بیشینهٔ قابلتحمل و پایش کراتینین/پتاسیم). مهارکنندههای SGLT2 در دیابت نوع ۲ با CKD و eGFR کافی، برای کاهش پیشرفت CKD و رویدادهای قلبی–کلیوی توصیه میشوند و اغلب تا آستانههای پایین eGFR نیز قابل تداوماند؛ انتخاب و آغاز باید بر اساس برچسب دارویی و نظر پزشک باشد. در صورت آلبومینوریِ پایدار علیرغم RAASi، ns-MRA (مانند فینرنون) میتواند اضافه شود بهشرط eGFR مناسب و پتاسیم نرمال. آگونیستهای GLP-1 با فواید قلبی/وزنی در افراد منتخب مفیدند، بهویژه اگر کنترل قند و وزن هدف باشد یا SGLT2i قابل استفاده نباشد. همزمان، هدفگذاری فشار خون (برای اغلب افراد <۱۳۰/۸۰ در صورت تحمل)، اهداف LDL طبق خطر، مدیریت وزن و ترک سیگار، بار آلبومینوری و خطر قلبی–عروقی را کاهش میدهد.
اعصاب و پای دیابتی: غربالگری، پیشگیری از زخم و مدیریت درد نوروپاتیک
تصویر بالینی: نوروپاتی محیطی دیابتی عمدتاً بهصورت پلینوروپاتی حسی–حرکتیِ دیستال متقارن (DPN) بروز میکند: گزگز/بیحسی پا، درد سوزشی، کاهش حس محافظتی (LOPS) و خطر زخم. نوروپاتی خودکار نیز میتواند بر ضربان قلب، فشار خون وضعیتی، گوارش، تعریق و عملکرد جنسی اثر بگذارد.
غربالگری: در دیابت نوع ۲ از تشخیص و در نوع ۱ پس از ۵ سال، معاینهٔ سالانهٔ پا شامل مشاهدهٔ پوست/ناخن، تغییرات ساختمانی، نبضهای پا و ارزیابی LOPS با مونو فیلامان ۱۰ گرمی همراه با حداقل یک آزمون دیگر (مانند دیاپازون ۱۲۸ هرتز، پینپرِیک، حس دما یا رفلکس پرونزی) توصیه میشود. در صورت هرگونه از دسترفتن حس محافظتی، سابقهٔ زخم/قطع عضو یا بیماری شریانی محیطی، معاینهٔ پا باید در هر ویزیت تکرار شود و استراتژیهای کفش/آفلودینگ و آموزش خودمراقبتی تقویت گردد.
پیشگیری از زخم و قطع عضو: شناسایی «پای در معرض خطر»، پایش منظم کالوس/دفورمیتی، انتخاب کفش مناسب، کوتاهکردن ناخن بهصورت ایمن، رسیدگی به خشکی پوست و پرهیز از راهرفتن پابرهنه اصولی کلیدیاند. ارجاع سریع برای هر زخم، تاول، ترشح بدبو، اریتم منتشر یا نشانههای ایسکمی ضروری است.
مدیریت درد نوروپاتیک: نخست، اصلاح عوامل قابلتغییر (گلیسمی، فشار خون، لیپید، وزن و خواب) و درمان بیماریهای مشارک (کمبود B12 در مصرفکنندگان متفورمین طولانیمدت، بیماری تیروئید و…) اهمیت دارد. در گام دارویی، گزینههای خط اول در اغلب راهنماها دولوکستین (SNRI) و پرگابالین/گاباپنتین هستند؛ ضدافسردگیهای سهحلقهای در برخی افراد منتخب بهعنوان خط دوم بهکار میروند. استفادهٔ روتین از اوپیوئیدها—حتی «ضعیف»هایی مانند ترامادول/تاپنتادول—برای درد نوروپاتیک دیابتی توصیه نمیشود؛ خطر وابستگی، تحمل و عوارض، بر منافع آن میچربد. انتخاب دارو باید بر اساس پروفایل عوارض، بیماریهای همزمان، تداخلات و اهداف بیمار، توسط پزشک صورت گیرد.
خلاصهٔ غربالگری و پایش سالانهٔ عوارض چشمی، کلیوی و عصبی
| عارضه | چه کسی و از چه زمانی | آزمونهای توصیهشده | فاصلهٔ پیگیری در ثبات | نیاز به پیگیری/ارجاع فوری |
|---|---|---|---|---|
| رتینوپاتی/ادم ماکولا | نوع ۱: ۵ سال پس از شروع؛ نوع ۲: از تشخیص. بارداری با دیابت پیشین: قبل/اوایل بارداری و پیگیری نزدیک. | معاینهٔ کامل و اتساعدار توسط چشمپزشک؛ در سیستمهای غربالگری، رتینوگرافی قابلقبول است ولی جایگزین معاینهٔ کامل نیست. | در نبود رتینوپاتی و کنترل مناسب: ۱–۲ سال؛ در حضور رتینوپاتی/ریسک بالا: کوتاهتر طبق نظر چشمپزشک. | کاهش دید ناگهانی، دیدن جرقه/دنبالچهٔ نور، «پرده» در میدان دید، ادم ماکولا مرکزدرگیر، رتینوپاتی پرولیفراتیو. |
| بیماری مزمن کلیه مرتبط با دیابت | نوع ۲: از تشخیص؛ نوع ۱: ≥۵ سال پس از شروع. | UACR (ادرار/کراتینین) و eGFR حداقل سالانه؛ فشار خون؛ بررسی داروهای نفروتوکسیک. | سالانه؛ در آلبومینوری/افت eGFR یا تغییرات سریع: هر ۳–۶ ماه. | افزایش پیوستهٔ آلبومینوری، افت سریع eGFR، پتاسیم بالا، eGFR <۳۰ یا شک به گلومرولونفریت؛ ارجاع نفرولوژی. |
| نوروپاتی و پای دیابتی | نوع ۲: از تشخیص؛ نوع ۱: ≥۵ سال پس از شروع. | مشاهدهٔ پوست/ناخن، دفورمیتی، نبضها؛ ۱۰g مونو فیلامان + حداقل یک آزمون دیگر (دیاپازون ۱۲۸Hz/پینپرِیک/حس دما/رفلکس). | سالانه؛ در LOPS/زخم قبلی/بیماری شریانی: در هر ویزیت. | هر زخم/تورم/قرمزی پیشرونده، تب/لرز، درد عمیق پا، سردی/کبودشدگی انگشتان، بوی بد/ترشح. |
اهداف و مداخلات مبتنی بر شواهد برای حفاظت از کلیه
راهبرد کلی عبارت است از کاهش بار فشار داخلگلومرولی (با کنترل فشار خون و RAASi)، کاهش آلبومینوری (با RAASi، SGLT2i، و در صورت لزوم ns-MRA)، بهینهسازی گلیسمی (بدون هیپوگلیسمیهای مکرر) و مدیریت سبکزندگی. مهارکنندههای SGLT2 حتی زمانی که اثر قندی آنها در eGFR پایین محدود است، همچنان اثرات قلبی–کلیوی نشان دادهاند و معمولاً تا حدود آستانهٔ eGFR که در برچسب دارو آمده قابل ادامهاند. ns-MRA مانند فینرنون در افراد با آلبومینوریِ پایدار با وجود RAASi، خطر پیشرفت CKD و رویدادهای قلبی را کاهش میدهد؛ اما نیازمند پایش دقیق پتاسیم است.
طبقهبندی آلبومینوری و هدایت عملیاتی (بر پایهٔ KDIGO/ADA)
| ردهٔ آلبومینوری | UACR (mg/g) | اقدامهای کلیدی | نکات ایمنی/توضیحات |
|---|---|---|---|
| A1 (طبیعی/کمی افزایش) | <30 | تداوم سبکزندگی سالم؛ اهداف گلیسمی فردیسازیشده؛ کنترل فشار خون طبق خطر؛ استاتین طبق خطر قلبی–عروقی. | RAASi برای پیشگیری اولیه در فشار خون نرمال و UACR/eGFR نرمال معمولاً توصیه نمیشود. |
| A2 (آلبومینوری متوسط) | 30–300 | RAASi (ACEi/ARB) در حضور پرفشاری خون یا آلبومینوری؛ SGLT2i در T2D با eGFR مناسب؛ بررسی GLP-1 RA در افراد منتخب. | UACR را با حداقل ۲ از ۳ نمونه تأیید کنید؛ پس از آغاز RAASi یا ns-MRA، پتاسیم/کراتینین را پایش کنید. |
| A3 (آلبومینوری شدید) | >300 | RAASi با تیتراسیون تا حداکثر قابلتحمل؛ SGLT2i در T2D؛ افزودن ns-MRA (فینرنون) در صورت تداوم آلبومینوری؛ مدیریت چندرشتهای. | ارجاع زودهنگام به نفرولوژی را مدنظر قرار دهید؛ اهداف فشار خون محافظهکارانه اما قاطعانه تنظیم شود؛ پایش نزدیک هیپرکالمی. |
پیشگیری از آسیب شبکیه: آنچه فراتر از چشمپزشکی باید بدانیم
کنترل طولانیمدت قند (A1C نزدیک هدف)، فشار خون و چربیها، خطر بروز و پیشرفت رتینوپاتی را کم میکند. با این حال، «سرعت» رسیدن به هدف نیز اهمیت دارد: کاهش بسیار سریع قند در فرد دارای رتینوپاتی میتواند بدترشدن زودرس موقت ایجاد کند؛ پس در چنین مواردی، همزمان با تقویت درمان گلیسمی، پیگیریهای چشمی باید فشردهتر شود. در بیمارانی که رتینوپاتی ندارند یا خفیف است، فاصلهٔ پیگیری ۱–۲ سال در شرایط کنترل خوب قابلقبول است؛ ولی هر زمان کنترل قند از هدف دور شد، بارداری رخ داد، یا نشانههای جدید بینایی ظاهر شد، باید زودتر معاینه انجام شود. یادآوری مهم دیگر اینکه رتینوپاتی «منع مصرف» آسپرین برای پیشگیری قلبی–عروقی محسوب نمیشود.
پیشگیری از زخم پا و قطع عضو: انضباط در کارهای کوچک
بیشتر قطع عضوها را میتوان با مراقبت صحیح پا، تشخیص بهموقع LOPS و مدیریت آفلودینگ پیشگیری کرد. راهنماها بر «آموزش ساختاریافته» تأکید دارند: شستوشوی روزانه و خشککردن بین انگشتان، مرطوبسازی پوست کف/پاشنه، استفاده از جوراب و کفش مناسب، و پرهیز از منابع حرارتی مستقیم (کیسهٔ آبگرم/بخاری) که میتواند در پای بیحس سوختگی بیعلامت ایجاد کند. افراد با LOPS یا سابقهٔ زخم باید در هر ویزیت پایشان معاینه شود و در صورت دفورمیتی یا فشارهای موضعی، کفی/کفش طبی یا آتلهای مناسب دریافت کنند.
مداخلات با بیشترین شواهد برای کندسازی عوارض (جمعبندی اجرایی)
| حوزه | مداخله | اثر مورد انتظار | برای چه کسانی/چه زمانی | نکات ایمنی کلیدی |
|---|---|---|---|---|
| گلیسمی | هدفگذاری A1C فردیسازیشده؛ استفاده از CGM/خودپایش | کاهش خطر رتینوپاتی، نوروپاتی و نفروپاتی در بلندمدت | برای اکثر بزرگسالان هدف حدود <۷٪؛ سختگیرانهتر یا آسانگیرانهتر بسته به سن، هیپوگلیسمی و همبودها | پرهیز از افتهای مکرر؛ در رتینوپاتی موجود از کاهش بسیار سریع اجتناب و معاینهٔ چشمی را فشردهتر کنید |
| فشار خون | RAASi، CCB، دیورتیکها طبق نیاز؛ هدف معمول <۱۳۰/۸۰ | کاهش آلبومینوری، کند شدن افت eGFR، کاهش ریسک قلبی–عروقی | در همهٔ مبتلایان به دیابت با پرفشاری خون؛ RAASi در آلبومینوری | پایش پتاسیم/کراتینین پس از شروع/افزایش RAASi؛ پرهیز از ترکیب ACEi+ARB |
| لیپیدها | استاتین با شدت مناسب؛ افزودن ازتیمایب/PCSK9 در پرخطرها | کاهش رخدادهای ASCVD و مرگومیر | بر اساس سن و خطر؛ در اغلب بزرگسالان ۴۰–۷۵ سال با دیابت | پایش عوارض عضلانی/کبدی؛ آموزش دربارهٔ تداوم درمان |
| کلیه | SGLT2i | کاهش پیشرفت CKD و رویدادهای قلبی–کلیوی | دیابت نوع ۲ با CKD و eGFR کافی طبق برچسب | آموزش «روزهای بیماری» و علائم کتواسیدوز یواشکی؛ پایش حجم و عملکرد کلیه |
| کلیه | ns-MRA (فینرنون) | کاهش آلبومینوری و کندسازی پیشرفت CKD/کاهش رویدادهای قلبی | آلبومینوری پایدار با وجود RAASi و eGFR/پتاسیم مناسب | پایش پتاسیم؛ پرهیز از ترکیب با محرکهای هیپرکالمی |
| چشم | آنتی-VEGF (برای DME مرکزدرگیر با افت دید)، PRP برای PDR | کاهش ادم ماکولا/خطر خونریزی و جداشدگی شبکیه | با تشخیص چشمپزشک؛ پیگیری نزدیک و پایبندی به برنامهٔ تزریق | آموزش دربارهٔ پیگیریها و خطر «از دستدادن پیگیری» در درمان تزریقی |
| چشم | فنوفيبرات (انتخابی) | کاهش خطر پیشرفت رتینوپاتی در افراد منتخب با دیسلیپیدمی | با نظر پزشک در T2D و رتینوپاتی اولیه/متوسط | پایش عملکرد کلیه/کبد و تداخلها؛ جایگزین استاتین نیست |
| اعصاب/پا | آموزش خودمراقبتی پا، کفش/آفلودینگ، ترک سیگار | کاهش زخم/عفونت و قطع عضو | در همهٔ افراد؛ تشدید در LOPS/زخم قبلی/بیماری شریانی | ارجاع فوری برای زخم/سلولیت/ایسکمی؛ پرهیز از منابع حرارتی مستقیم |
| درد نوروپاتیک | دولوکستین، پرگابالین/گاباپنتین (خط اول) | کاهش شدت درد و بهبود عملکرد | با نظر پزشک و پایش عوارض | اجتناب از اوپیوئیدها بهعنوان درمان روتین |
مدیریت بالینی مرحلهبهمرحله: از مطب تا مشارکت بیمار
گام ۱—ارزیابی پایه: تاریخچهٔ کامل (طول مدت دیابت، هیپوگلیسمیها، فشار خون خانگی، داروها/مکملها، سیگار/الکل، خواب و فعالیت)، معاینهٔ فیزیکی (فشار خون نشسته/ایستاده، معاینهٔ پا)، آزمایشها (A1C، پروفایل لیپید، UACR، eGFR) و وضعیت واکسنها را ثبت کنید. پیام آموزشی کلیدی: نقش بیماران در ثبت قند/فشار/علائم پا و پایبندی به درمانها.
گام ۲—غربالگری اختصاصی عوارض: ارجاع برای معاینهٔ چشم طبق برنامه، انجام آزمایشهای کلیه، و معاینهٔ پا با ابزارهای ساده (مونو فیلامان ۱۰ گرمی و یک آزمون تکمیلی). هرگونه یافتهٔ پرریسک باید به برنامهٔ پیگیری فشردهتر منجر شود.
گام ۳—بهینهسازی اهداف متابولیک: تنظیم داروهای قندی با هدف A1C فردیسازیشده و کمینهسازی هیپوگلیسمی، شروع/تقویت استاتین، هدفگذاری فشار خون (معمولاً <۱۳۰/۸۰ در صورت تحمل) و RAASi در حضور آلبومینوری. در T2D با CKD، افزودن SGLT2i در محدودهٔ مجاز eGFR و در صورت لزوم GLP-1 RA.
گام ۴—مداخلات اختصاصی: در CKD با آلبومینوریِ پایدار، افزودن ns-MRA با پایش پتاسیم؛ در رتینوپاتیِ مرکزدرگیرِ همراه با افت دید، آنتی-VEGF طبق نظر چشمپزشک؛ در PDR، PRP. در درد نوروپاتیک مقاوم، انتخاب دارو از کلاسهای توصیهشده.
گام ۵—پیگیری و بازنگری: در هر ویزیت، کف پای بیمار بهویژه در افراد پرخطر بررسی و آموزش تکرار شود؛ عادات سبکزندگی مرور و عوارض دارویی رصد گردد؛ آزمایشها طبق ریسک بهروز شوند. در هر مرحله، ترجیح به سادهسازی رژیمها و کاهش بار درمانی بیمار است، مشروط بر حفظ ایمنی و اثربخشی.
گزینههای دارویی برای درد نوروپاتیک محیطی (نمای کلی بالینی)
| کلاس/گزینه | جایگاه | شواهد/نکات | احتیاطات |
|---|---|---|---|
| دولوکستین (SNRI) | خط اول | کاهش درد و بهبود عملکرد؛ ممکن است خلق/اضطراب همزمان را نیز بهبود دهد | احتیاط در بیماری کبدی/تداخلات؛ ارزیابی فشار خون/تهوع |
| پرگابالین/گاباپنتین | خط اول | کاهش درد سوزشی/گزگز؛ تنظیم دوز با عملکرد کلیه | خوابآلودگی/ادم محیطی؛ احتیاط در سالمندان و رانندگی |
| سهحلقهایها (مانند آمیتریپتیلین) | خط دوم/منتخب | در برخی بیماران مؤثر؛ هزینهٔ کم | عوارض آنتیکولینرژیک/ریتم قلب؛ پرهیز در مسنها یا بیماری قلبی |
| توپیکالها (مانند کپساسین ۸٪/لیدوکائین) | افزودنی/موضعی | برای درد موضعی در افراد منتخب | تحریک موضعی/محدودیت دسترسی |
| اوپیوئیدها (شامل ترامادول/تاپنتادول) | نامطلوب/اجتناب | عدم توصیه بهعنوان درمان روتین؛ خطر وابستگی و زیانهای خالص | در نظر نگرفتن مگر در شرایط خاص و کوتاهمدت با نظارت تخصصی |
دو فهرست کاربردی برای بیماران (بر پایهٔ شواهد و ایمنی)
- پنج اقدام کلیدیِ «پراثر»: کنترل A1C فردیسازیشده؛ هدف فشار خون (اغلب <۱۳۰/۸۰ در صورت تحمل)؛ استاتین طبق خطر؛ ترک سیگار؛ در T2D با CKD، SGLT2i و در صورت نیاز ns-MRA/GLP-1 RA زیر نظر پزشک.
- چشم: معاینهٔ اتساعدار طبق برنامه (نوع ۲ از تشخیص؛ نوع ۱ از ۵ سال)، در بارداری پیگیری نزدیک؛ آگاهی از علائم هشدار بینایی و مراجعهٔ فوری در صورت بروز.
- کلیه: آزمایش سالانهٔ UACR و eGFR (در موارد غیرطبیعی، فواصل کوتاهتر)؛ پرهیز از NSAIDهای خودسرانه و هیدراتاسیون مناسب در بیماریهای حاد.
- اعصاب/پا: معاینهٔ سالانهٔ LOPS و در پرخطران در هر ویزیت؛ مراقبت روزانهٔ پا، کفش مناسب، عدم راهرفتن پابرهنه، مراجعهٔ سریع برای هر زخم/ترشح.
- سبکزندگی و آموزش: برنامهٔ فعالیت بدنی منظم، تغذیهٔ متعادل، خواب کافی؛ استفاده از ابزارهای ثبت خانگی قند/فشار/پا و همراهکردن خانواده در مراقبت.
شرایط خاص: بارداری، سالمندان و همبودهای پیچیده
بارداری: در افراد با دیابت پیشین، معاینهٔ چشم قبل از بارداری یا در سهماههٔ نخست و پیگیری نزدیک تا یکسال پس از زایمان توصیه میشود. برخی داروها در بارداری ممنوعاند (ACEi/ARB/MRA)، و اهداف گلیسمی سختگیرانهتر، اما با پایش دقیق هیپوگلیسمی، دنبال میشود. درمان رتینوپاتی در بارداری باید با چشمپزشک آشنا با بارداری هماهنگ شود؛ PRP در صورت نیاز ایمن و مؤثر است.
سالمندان: اهداف A1C/فشار خون باید با توجه به عملکرد شناختی/حرکتی، خطر افتادن، طول امید زندگی و ترجیحات بیمار تنظیم شوند. در پایش پا بهویژه به دفورمیتیها، خشکی پوست و خطر سقوط توجه ویژه لازم است.
همبودها: بیماری قلبی–عروقی، کبد چرب، افسردگی/اضطراب و اختلالات تیروئید میتوانند بر انتخاب داروها و اهداف اثر بگذارند. همراستاسازی درمانها با کاهش بار دارویی (de-intensification) در شرایط مناسب، ایمنی و پذیرش درمان را میافزاید.
نکات ایمنی که نباید از آنها غافل شد
۱) سیاست «روزهای بیماری»: در بیماریهای حاد با کمبود مایعات، برخی داروها (مانند SGLT2i) ممکن است نیاز به تعلیق موقت داشته باشند؛ این تصمیم را فقط با راهنمایی تیم درمان بگیرید. ۲) پایش پتاسیم پس از آغاز/افزایش RAASi یا ns-MRA برای پیشگیری از هیپرکالمی ضروری است. ۳) بهروزرسانی واکسنها بهویژه آنفلوآنزا، کووید و پنوموکوک در افراد مستعد عفونت میتواند از بدترشدن کنترل متابولیک جلوگیری کند. ۴) بینایی: هر علامت هشدار چشمی نیازمند ارزیابی فوری است؛ تأخیر در مراجعه میتواند به از دستدادن غیرقابل برگشت دید بینجامد. ۵) پای دیابتی: هر زخم تازه، سلولیت یا نشانهٔ ایسکمی (مثلاً سردی/بِیرنگی انگشتان) اورژانس نسبی است.
خطاهای رایج و باورهای نادرست
«سالانه یکبار کافی است» در حالی که در آلبومینوری یا افت eGFR، فواصل باید کوتاهتر شود. «من رتینوپاتی ندارم، پس تا ۲ سال نیازی به معاینه نیست» این فقط در صورت کنترل خوب و تأیید چشمپزشک درست است؛ هر تغییر در کنترل قند یا علائم جدید، برنامه را تغییر میدهد. «اوپیوئید درد عصب را بهتر میکند» درمان روتین با اوپیوئیدها توصیه نمیشود و خطرات فراوان دارد. «RAASi برای همه لازم است» در فشار خون نرمال، UACR/eGFR طبیعی، پیشگیری اولیهٔ کلیوی با RAASi ضرورت ندارد. «آنتی-VEGF یعنی درمان کامل» پایبندی به برنامهٔ تزریق/پیگیری و کنترل عوامل سیستمیک برای حفظ اثر ضروری است.
علائم هشدار که باید فوراً اقدام کنید
- کاهش ناگهانی دید، مشاهدهٔ جرقه/دنبالچهٔ نور، لکهٔ تیره/پرده در میدان بینایی، یا درد چشم.
- زخم تازهٔ پا، ترشح بدبو، قرمزی منتشر یا تب؛ سردی/رنگپریدگی/درد شدید انگشتان پا.
- تورم شدید اندامها، تنگی نفس، افزایش سریع وزن (نگرانکننده برای احتباس مایعات).
- هیپوگلیسمی شدید یا علائم کتواسیدوز/هایپراوسمولار (تهوع/استفراغ، عطش، تندنفسی، گیجی).
- سرگیجهٔ وضعیتی شدید و سنکوپ، درد قفسه سینه یا ضعف کانونی عصبی.
جمعبندی
پیشگیری از عوارض چشمی، کلیوی و عصبی در دیابت، پروژهای چندمحوری و «قابل انجام» است: غربالگری منظم و بهموقع، اهداف متابولیک فردیسازیشده، انتخاب هوشمندانهٔ داروها با شواهد محافظتی (SGLT2i، ns-MRA، GLP-1 RA در افراد منتخب)، مراقبت فعال از پا و پیگیری چشمی هماهنگ با چشمپزشک. هیچ روش واحدی در همه اثر یکسان ندارد، اما با انضباط در کارهای کوچک و تیم درمان همسو، میتوان خطر پیشرفت عوارض را بهطور معناداری کاهش داد و کیفیت زندگی را حفظ کرد.
منابع انگلیسی معتبر برای مطالعهٔ بیشتر
ADA 2025 — Chronic Kidney Disease and Risk Management (PDF)
ADA 2025 — Retinopathy, Neuropathy, and Foot Care (PDF)
KDIGO 2022 — Diabetes Management in CKD (Full Guideline PDF)