مبانی میکروبیولوژی و پاتوفیزیولوژی مقاومت
مقاومت ضد میکروبی نتیجه سازگاری پیاپی باکتری ها در برابر فشار انتخابی دارو ها است. این مقاومت می تواند ذاتی باشد مانند مقاومت سودوموناس در برابر برخی آنتی بیوتیک ها که به نفوذپذیری غشا و پمپ های خروجی مربوط است، یا اکتسابی باشد که از راه جهش های ژنی یا تبادل افقی ژن ها از طریق پلاسمید و ترانسپوزون و باکتریوفاژ رخ می دهد. تولید بتالاکتاماز های وسیع الطیف و کارباپنماز ها، تغییر جایگاه هدف مانند تغییرات پروتئین های اتصال دهنده پنی سیلین، کاهش نفوذپذیری غشا به دلیل از دست رفتن پورین ها و افزایش فعالیت پمپ های خروجی از مکانیسم های شایع هستند. هرچه فشار انتخابی ناشی از مصرف بی رویه یا طولانی آنتی بیوتیک بیشتر باشد، احتمال برگزیده شدن سویه های مقاوم و انتشار آنها در جامعه و بیمارستان بالا می رود. افزون بر این، مصرف گسترده آنتی بیوتیک ها بر میکروبیوم روده و پوست و راه های تنفسی اثر می گذارد و با کاهش تنوع میکروبی، خطر کلونیزاسیون با ارگانیسم های فرصت طلب یا پاتوژن های مقاوم را افزایش می دهد که این خود چرخه ای از مصرف بیشتر و مقاومت بیشتر را ایجاد می کند.
در سطح میزبان، عوامل فردی مانند نقص ایمنی، سن بالا، بارداری، دیابت، بیماری های ریوی مزمن، نارسایی کلیه و کبد، سوء تغذیه و وجود وسایل کاشتنی یا کاتتر های عروقی و ادراری بر احتمال عفونت های پیچیده و شکست درمان اثر می گذارد. در چنین شرایطی آنتی بیوتیک به تنهایی کافی نیست و کنترل منبع مانند درناژ آبسه و دبریدمان بافت نکروتیک و خروج یا تعویض وسیله آلوده نقش تعیین کننده دارد. به عبارت دیگر، آنتی بیوتیک باید در کنار اقدامات غیر دارویی و مراقبت های حمایتی به کار رود تا از یک درمان ناقص به یک مدیریت موفق تبدیل شود.
اپیدمیولوژی و بار مقاومت از منظر سلامت عمومی
مقاومت ضد میکروبی یک تهدید رو به رشد برای سیستم های سلامت است و پیامد های آن از طولانی شدن بستری و افزایش هزینه و نیاز به دارو های پر خطر تا افزایش مرگ و میر گسترده را در بر می گیرد. الگو های اپیدمیولوژیک نشان می دهد که کانون های مقاومت می تواند در جامعه یا بیمارستان شکل بگیرد و سپس به دیگر محیط ها سرایت کند. مصرف خارج از چارچوب نسخه در برخی مناطق، دسترسی آزاد به آنتی بیوتیک بدون نظارت حرفه ای، و مصرف غیرضروری برای بیماری های ویروسی نقش مهمی در تشدید این بحران دارد. در مقابل، برنامه های استواردشیپ در بیمارستان ها، تدوین راهنما های نسخه نویسی در مراقبت اولیه، و پایش مصرف و مقاومت در سطح ملی می تواند شیب این روند را کاهش دهد. در تفسیر الگو های مقاومت، تفاوت های منطقه ای و حتی تفاوت میان بخش های بیمارستانی اهمیت دارد و تصمیم تجربی باید مبتنی بر داده های محلی باشد نه صرفاً بر شواهد جهانی یا ملی.
از منظر سلامت عمومی، افزایش آگاهی جامعه درباره خطرات مصرف خودسرانه، راه اندازی کمپین های فصلی برای کم کردن تجویز غیر ضروری در عفونت های تنفسی، تقویت واکسیناسیون علیه عوامل قابل پیشگیری مانند آنفلوانزا و پنوموکوک و کووید در گروه های در معرض خطر، و تسهیل دسترسی به مراقبت به موقع، می تواند نیاز به آنتی بیوتیک را کاهش دهد. توجه به چرخه های انتقال در خانه سالمندان، مراکز نگهداری و واحد های پر تراکم بیمارستانی و اجرای سیاست های ایزولاسیون هدفمند از راهبرد های کلیدی است که علاوه بر درمان، به پیشگیری از نیاز های بعدی کمک می کند.
تظاهر بالینی و تشخیص افتراقی در تصمیم نسخه نویسی
تصمیم برای تجویز آنتی بیوتیک باید با ارزیابی ساختاری یافته تابلوی بالینی آغاز شود. در عفونت های دستگاه تنفسی فوقانی، وجود علائمی مانند آبریزش و سرفه و گلودرد با شروع تدریجی و درد عضلانی معمولاً به نفع عامل ویروسی است و در چنین وضعیتی آنتی بیوتیک سودی ندارد مگر شواهد مشخص از باکتریال بودن مانند شواهد تصویربرداری از پنومونی یا توصیف درد شدید سینوسی با تداوم طولانی و نشانه های مشخص که مطابق راهنما ها اندیکاسیون محدود تجویز را مطرح می کند. در عفونت ادراری، وجود نشانه های موضعی مانند دیزوری و تکرر و درد پهلو همراه با یافته های آزمایشگاهی معتبر، ارزش بیشتری از یک کشت مثبت بدون علامت دارد و در باکتریوری بدون علامت به جز موارد خاص مانند بارداری یا پیش از برخی اقدامات اورولوژیک درمان توصیه نمی شود. در عفونت های پوست و بافت نرم، وجود علامت های التهابی و تهدید های جدی مانند نکروز فاشیا نیاز به اقدام سریع دارد و تأخیر در درمان می تواند خطرناک باشد. مهم آن است که همیشه علل غیر عفونی مانند تب دارویی، بیماری های خودایمنی، آمبولی ریه و التهاب های غیر میکروبی نیز در تشخیص افتراقی قرار گیرد تا تجویز بی مورد کاهش یابد.
به منظور افزایش دقت تصمیم، استفاده از نشانگر های آزمایشگاهی مانند پروکلسیتونین و سی آر پی می تواند در برخی سناریو ها مفید باشد اما هیچ یک جایگزین قضاوت بالینی و ارزیابی جامع نیستند. تصویربرداری های هدفمند مانند رادیوگرافی قفسه سینه در شک به پنومونی یا سونوگرافی در احتمال آبسه می تواند تشخیص را تقویت کند و از مصرف غیر ضروری دارو پیشگیری کند. با در نظر گرفتن شدت بیماری، در بیمار ناپایدار یا دارای علائم سپسیس، نمونه گیری باید سریع انجام شود و درمان تجربی مناسب آغاز گردد و سپس با نتایج کشت و تست های مولکولی تعدیل شود.
عوامل خطر قابل تعدیل و غیر قابل تعدیل
عوامل قابل تعدیل در تجویز منطقی شامل بهبود کیفیت نمونه گیری، اجتناب از شروع دارو پیش از اخذ نمونه در بیمار پایدار، انتخاب مسیر دارویی بر اساس وضعیت جذب گوارشی، و پایش تداخلات دارویی است. آموزش تیم جمع آوری نمونه برای کاهش آلودگی کشت خون، استفاده از تکنیک های استریل در نمونه ادرار، و ارسال به موقع نمونه ها به آزمایشگاه از مؤلفه های عملی و کم هزینه ای است که کیفیت تصمیم را افزایش می دهد. در سطح نسخه نویسی، توجه به الگو های مقاومت محلی، بازنگری نسخه در بازه چهل و هشت تا هفتاد و دو ساعت، و تبدیل مسیر وریدی به خوراکی در زمان مناسب از اقدام های پر اثر است.
در مقابل، عوامل غیر قابل تعدیل مانند سن بسیار بالا یا بسیار پایین، نقص ایمنی، بارداری، وجود دستگاه های کاشتنی، بیماری های مزمن و سابقه بستری های مکرر، تصمیم را پیچیده تر می کند و آستانه اقدام درمانی را پایین می آورد. در این گروه ها باید مراقبت بیشتری برای پایش عوارض و تداخلات به کار برده شود و در صورت امکان از مشاوره عفونی استفاده گردد. در هر حال، حتی در حضور عوامل غیر قابل تعدیل، اصول استواردشیپ شامل نمونه گیری درست، انتخاب منطقی و دی اسکالیشن پس از روشن شدن عامل، پابرجا است.
الگوریتم تشخیص و ارزیابی پیش از درمان
یک الگوریتم بالینی ساده می تواند کیفیت نسخه نویسی را به صورت چشمگیر بهبود دهد. این الگوریتم با پرسش درباره احتمال پیش آزمون آغاز می شود. اگر احتمال عفونت باکتریایی پایین است و بیمار پایدار است، راهبرد انتظار هوشمندانه با آموزش علائم هشدار و پیگیری نزدیک بر تجویز دارو ارجح است. اگر احتمال متوسط تا بالا است، باید کیفیت نمونه گیری تضمین شود و در بیماران با شدت بالا یا ناپایداری درمان تجربی آغاز گردد. در ادامه، با دریافت نتایج شناسایی و حساسیت و نیز با ارزیابی بالینی، درمان باید بازنگری و در صورت امکان محدودتر شود. تعیین مدت درمان بر اساس محل درگیری و کنترل منبع و پاسخ بیمار انجام می شود و دوره های طولانی بدون اندیکاسیون اجتناب گردد.
جدول ۱. چرخه تصمیم از شک بالینی تا نسخه نهایی
| مرحله | اقدام کلیدی | خطای رایج | نکته ایمنی | پیامد مطلوب |
|---|---|---|---|---|
| ارزیابی اولیه | برآورد احتمال پیش آزمون و شدت علائم و پایدار بودن بیمار | تجویز فوری بدون ارزیابی احتمال و بدون جستجوی علل غیر عفونی | در بیمار پایدار می توان انتظار هوشمندانه را با پیگیری برگزید | کاهش تجویز غیر ضروری و تمرکز بر بیمار پر خطر |
| نمونه گیری هدفمند | اخذ کشت خون و ادرار و نمونه های دیگر پیش از دارو در بیمار پایدار | شروع دارو پیش از نمونه گیری و کاهش ارزش تشخیصی | کیفیت نمونه با آموزش و چک لیست افزایش می یابد | امکان دی اسکالیشن و درمان هدفمند |
| آغاز درمان | انتخاب تجربی بر اساس محل عفونت و ریسک مقاومت و داده های محلی | پوشش بیش از حد و انتخاب چند دارو بدون اندیکاسیون | تنظیم دوز با عملکرد کلیه و کبد و تداخلات | کنترل زودرس عفونت و کاهش عوارض |
| بازنگری | بازبینی در چهل و هشت تا هفتاد و دو ساعت بر اساس نتایج و پاسخ بالینی | ادامه درمان گسترده بدون بازنگری ساختاری | در صورت امکان تبدیل مسیر وریدی به خوراکی | کاهش طول درمان و اقامت بیمارستانی |
| پایان درمان | تعیین مدت منطقی بر اساس محل و کنترل منبع و پاسخ | ادامه طولانی مدت بدون اندیکاسیون روشن | آموزش علائم هشدار و پیگیری پس از ترخیص | کاهش عود و مقاومت و عوارض |
طبقه بندی آنتی بیوتیک ها و پیامد های عملی در نسخه نویسی
برای هدایت انتخاب دارو، بهره گیری از طبقه بندی کاربردی که تعادل میان دسترس پذیری و خطر مقاومت را نشان می دهد بسیار سودمند است. یکی از چارچوب های رایج، گروه بندی دارو ها به سه دسته دسترسی، مراقبت و ذخیره است که هدف آن تسهیل انتخاب منطقی، تعیین اهداف مصرف و کاهش استفاده از دارو های پر خطر از نظر ایجاد مقاومت است. در عمل، دارو های گروه دسترسی برای عفونت های شایع و غیر پیچیده به کار می روند و باید در دسترس و با کیفیت باشند. گروه مراقبت شامل دارو هایی است که خطر بالاتری برای ایجاد مقاومت دارند یا به علت طیف وسیع تر نیاز به مدیریت دقیق تر دارند. گروه ذخیره برای شرایط خاص و عفونت های مقاوم استفاده می شود و تجویز آن باید محدود و با نظارت دقیق باشد.
جدول ۲. طبقه بندی عملی آنتی بیوتیک ها بر مبنای رویکرد دسترسی، مراقبت و ذخیره
| گروه | ویژگی بالینی | نمونه های رایج | کاربرد های معمول | پیام استواردشیپ |
|---|---|---|---|---|
| دسترسی | طیف مناسب برای بسیاری از عفونت های شایع و ایمنی خوب | پنی سیلین ها و آمینوپنی سیلین ها و برخی سفالوسپورین های نسل پایین | فارینژیت باکتریایی تایید شده و سلولیت غیر پیچیده و عفونت های ادراری غیر پیچیده | ترجیح در خط اول در صورت کفایت بالینی و دسترسی مطمئن |
| مراقبت | طیف گسترده تر یا خطر بالاتر ایجاد مقاومت | سفالوسپورین های نسل بالاتر و فلوروکینولون ها و برخی ماکرولید ها | پنومونی جامعه کسب با ریسک های خاص یا عفونت های پیچیده تر | استفاده با اندیکاسیون روشن و بازنگری زودهنگام |
| ذخیره | اثر بر ارگانیسم های مقاوم و نیازمند نظارت دقیق | کارباپنم ها و برخی دارو های ضد سودوموناس و عوامل ضد مقاوم اختصاصی | عفونت های اثبات شده با ارگانیسم های مقاوم یا شکست درمان های دیگر | تجویز محدود و همراه با مشاوره تخصصی و برنامه پایش |
بهینه سازی دوز بر مبنای اصول فارماکوکینتیک و فارماکودینامیک
افزون بر انتخاب دارو، نحوه دوز دهی و زمان بندی نقش مهمی در موفقیت درمان دارد. برخی دارو ها اثر زمان محور دارند و لازم است غلظت دارو برای بخش قابل توجهی از بازه دوز بالاتر از حداقل غلظت مهاری باقی بماند. برخی دیگر اثر وابسته به غلظت دارند و رسیدن به اوج بالاتر با فاصله های طولانی تر می تواند اثر بخشی را افزایش دهد. گروهی نیز نسبت سطح زیر منحنی به حداقل غلظت مهاری را هدف می گیرند و تنظیم دوز و فاصله باید به گونه ای باشد که این نسبت به مقدار مطلوب برسد. توجه به این اصول در کنار وضعیت فیزیولوژیک بیمار مانند تغییرات حجم توزیع در سپسیس، کاهش دفع کلیوی یا کبدی و نیاز به همودیالیز، و نیز نفوذ دارو به محل عفونت مانند مایع مغزی نخاعی یا استخوان، از ارکان نسخه نویسی ایمن است.
جدول ۳. رویکرد های دوز دهی بر پایه ویژگی دارویی
| نوع پاسخ دارویی | هدف گذاری عملی | نمونه های دارویی | نکته نسخه نویسی | پایش ایمنی |
|---|---|---|---|---|
| زمان محور | پوشش طولانی تر بالاتر از حداقل غلظت مهاری در هر چرخه | بسیاری از بتالاکتام ها | در نظر گرفتن انفوزیون طولانی یا مداوم در شرایط منتخب | پایش حساسیت های دارویی و واکنش های پوستی و اختلالات الکترولیتی |
| غلظت محور | دستیابی به اوج مناسب با فواصل کافی برای کاهش سمیت | برخی آمینوگلیکوزید ها | فواصل طولانی تر بر اساس عملکرد کلیه و شرایط بالینی | پایش عملکرد کلیه و شنوایی بر اساس ریسک |
| نسبت سطح زیر منحنی | تنظیم دوز برای رسیدن به نسبت مطلوب اثر بخشی | برخی گلیکوپپتید ها و فلوروکینولون ها | در نظر گرفتن سطح درمانی در شرایط خاص و تداخلات دارویی | پایش آنزیم های کبدی و ریتم قلب در دارو های خاص |
درمان ها و گزینه ها به صورت مرحله ای و مبتنی بر راهنما
درمان تجربی باید بر شدت بیماری و محل عفونت و احتمال پاتوژن های محتمل و الگوی مقاومت محلی تکیه کند. در بیمار دارای ناپایداری همودینامیک یا علائم سپسیس، تأخیر در درمان زیان بار است و پس از نمونه گیری باید درمان مناسب آغاز شود. با این حال به محض دسترسی به نتایج شناسایی و حساسیت و با توجه به پاسخ بالینی باید درمان محدودتر شود. این تغییر می تواند شامل کاهش تعداد دارو ها، جایگزینی به داروی طیف محدود تر، یا تبدیل مسیر وریدی به خوراکی باشد. تبدیل مسیر زمانی ایمن است که جذب گوارشی کافی، بهبود همودینامیک و وجود فرآورده خوراکی با زیست دستیابی مناسب فراهم باشد.
مدت درمان باید منطقی و متناسب با محل عفونت و کنترل منبع و پاسخ بیمار باشد. دوره های بیش از نیاز خطر عوارض و مقاومت را افزایش می دهد و بدون سود بالینی قابل توجه است. در عفونت های پیچیده مانند استئومیلیت یا اندوکاردیت، تصمیم درباره مدت و ترکیب دارو ها باید با مشارکت تیم های تخصصی و بر پایه شواهد و شرایط بیمار انجام شود. در هر حال، هدف آن است که کمترین مدت مؤثر برای کسب کنترل بالینی و میکروبیولوژیک انتخاب شود.
استواردشیپ آنتی بیوتیک در سطح بیمار و بیمارستان
استواردشیپ آنتی بیوتیک مجموعه ای از راهبرد ها و اقدام های هماهنگ است که هدف آن بهبود پیامد های بیمار از طریق بهینه سازی تجویز و کاهش عوارض و مقاومت است. اجرای موفق نیازمند رهبری سازمانی، پاسخگویی، تخصص داروسازی بالینی، اقدامات ساختاری، پایش و گزارش و آموزش مستمر است. در عمل، یک تیم چندرشته ای شامل متخصص عفونی، کارشناس کنترل عفونت، داروساز بالینی، اپیدمیولوژیست بیمارستانی و نمایندگان پرستاری و مدیریت کیفیت این برنامه را هدایت می کند و با تعریف شاخص ها و بازخورد دوره ای پایبندی را افزایش می دهد.
هسته های برنامه استواردشیپ با تمرکز بر اقدام های عملی
- رهبری و پاسخگویی: حمایت مدیریتی، تخصیص منابع و تعیین مسئول کلینیکی برای تصمیم ها
- تخصص داروسازی بالینی: مشارکت داروساز در انتخاب، دوز دهی، تداخلات و پایش عوارض
- اقدام های عملی: چک لیست نسخه نویسی، توقف های بازنگری و مسیر های تبدیل وریدی به خوراکی
- پایش و گزارش: سنجش مصرف و مقاومت و تحلیل روند و بازخورد شفاف به واحد ها
- آموزش و درگیرسازی: آموزش کارکنان و بیماران درباره خطرات مصرف نادرست و علائم هشدار
مراقبت حمایتی و کنترل عفونت
آنتی بیوتیک ها تنها بخشی از درمان هستند و مراقبت حمایتی نقش تعیین کننده ای در پیامد دارد. کنترل تب و درد، مایع درمانی متناسب، اکسیژن رسانی، تهویه غیر تهاجمی یا تهاجمی در صورت نیاز، کنترل دقیق گلوکز در بیماران دیابتی، پیشگیری از ترومبوآمبولی در بیماران بستری، و تغذیه کافی از ارکان مراقبت مؤثر است. همزمان، اجرای اقدامات کنترل عفونت مانند بهداشت دست، استفاده درست از تجهیزات محافظ فردی، ایزولاسیون مبتنی بر راه انتقال، و نظافت هدفمند سطوح پر تماس، احتمال انتقال و عفونت ثانویه را کاهش می دهد و نیاز به دارو را کمتر می کند.
مداخلات غیر دارویی و کنترل منبع
در بسیاری از عفونت ها بدون کنترل منبع، آنتی بیوتیک به تنهایی قادر به ریشه کن کردن عفونت نیست. درناژ آبسه، دبریدمان بافت نکروتیک، برداشت یا تعویض کاتتر آلوده، اصلاح نشت های صفراوی یا ادراری و جراحی های هدفمند در عفونت های عمقی از اقدام هایی است که باید در کنار درمان دارویی انجام شود. زمان بندی مناسب و همکاری تیمی میان عفونی و جراحی و بیهوشی و رادیولوژی مداخله ای احتمال موفقیت را بالا می برد و مدت درمان دارویی را کوتاه تر می کند. تصمیم برای برداشت یا حفظ وسیله کاشتنی باید با توجه به نوع ارگانیسم، پایداری بیمار، امکان کنترل منبع و خطرات جراحی اتخاذ شود.
گروه های ویژه و تعدیل تصمیم ها
کودکان
در کودکان، دوز ها بر اساس وزن تنظیم می شود و خطر عوارض خاص مانند اختلال مفاصل یا رشد در برخی دارو ها باید در نظر گرفته شود. در عفونت های خفیف تنفسی که منشأ ویروسی دارند، پرهیز از تجویز آنتی بیوتیک اهمیت دارد و آموزش خانواده درباره انتظار هوشمندانه و پیگیری نقش کلیدی دارد. کیفیت نمونه گیری در شک به عفونت ادراری و انتخاب داروی دسترسی با پوشش مناسب از ارکان نسخه نویسی ایمن در این گروه است.
سالمندان
چند دارویی، تغییرات فیزیولوژیک در دفع کلیوی و کبدی، و احتمال تداخلات دارویی در سالمندان بالا است. بسیاری از سالمندان باکتریوری بدون علامت دارند و درمان آن معمولاً سودی ندارد و خطر اسهال و عوارض دارویی را بالا می برد. انتخاب دارو و دوز باید با دقت و با پایش نزدیک انجام شود و معیار های توقف درمان در زمان مناسب رعایت گردد.
بارداری و شیردهی
ایمنی جنین و نوزاد محور تصمیم در این گروه است. بسیاری از دارو ها منع مصرف نسبی یا مطلق دارند و انتخاب باید با راهنما ها و شرایط بالینی هماهنگ باشد. در صورت نیاز، مشاوره با تیم زنان و زایمان و داروسازی بالینی برای تعیین گزینه ایمن و مدت مناسب توصیه می شود. واکسیناسیون غیرفعال در بارداری مانند آنفلوانزا می تواند نیاز به آنتی بیوتیک را در آینده کاهش دهد.
نارسایی کلیه و کبد
تنظیم دوز بر اساس برآورد دقیق عملکرد کلیه و کبد بخشی از ایمنی بیمار است. در برخی دارو ها نیاز به فاصله گذاری بیشتر یا کاهش دوز وجود دارد و در برخی دیگر منع مصرف مطرح می شود. پایش سطح درمانی یا نشانگر های ایمنی در شرایط خاص کمک کننده است و باید از تداخلات دارویی که می تواند سطح دارو را افزایش دهد اجتناب شود.
نقص ایمنی و پیوند
در افراد دارای نقص ایمنی، آستانه اقدام درمانی پایین تر است و همزمان باید از آزمایش های حساس تر مانند پنل های مولکولی و تصویربرداری هدفمند بهره برد. پیشگیری دارویی علیه عوامل فرصت طلب در جمعیت های انتخابی، تکمیل واکسیناسیون غیرفعال و مراقبت دقیق از وسایل تهاجمی از راهبرد های بنیادین است. تصمیم برای استفاده از دارو های ذخیره باید با نظارت تخصصی و در چارچوب برنامه استواردشیپ انجام شود.
پیشگیری و مراقبت های روزمره در جامعه و بیمارستان
پیشگیری مؤثرترین راه کاهش نیاز به آنتی بیوتیک و پیشگیری از مقاومت است. آموزش عمومی درباره این که آنتی بیوتیک برای سرماخوردگی یا آنفلوانزای ویروسی سودی ندارد، تشویق واکسیناسیون در گروه های هدف، رعایت بهداشت دست و تنفس، و مراجعه به هنگام در صورت علائم هشدار، از پایه های این راهبرد هستند. در بیمارستان، بازنگری روزانه ضرورت دستگاه ها، بهینه سازی تهویه و مراقبت دهانی در بیماران ونتیلاتوری، زمان دهی درست آنتی بیوتیک پیشگیری در عمل های جراحی انتخابی، و نظافت هدفمند سطوح پر تماس ابزار های عملی و اثر بالایی دارند. پیگیری پس از ترخیص برای ارزیابی پاسخ، عوارض احتمالی و پایبندی به درمان نیز بخشی از مراقبت های روزمره است که کیفیت را افزایش می دهد.
اشتباهات رایج بیماران و پیامد ها
خوددرمانی با آنتی بیوتیک بدون نسخه: مصرف خودسرانه، تشخیص را مخدوش می کند، خطر عوارض و تداخلات را بالا می برد و با ایجاد فشار انتخابی زمینه مقاومت را فراهم می سازد. هرگونه مصرف باید با نسخه و پایش پزشک انجام شود و در صورت باقی ماندن دارو از دوره پیش، نگهداری و استفاده مجدد توصیه نمی شود.
قطع زودهنگام یا مصرف نامنظم: ترک درمان پیش از زمان توصیه شده می تواند به عود و انتخاب سویه های مقاوم منجر شود. آموزش درباره اهمیت تکمیل دوره و ارائه راهکار های مدیریت عوارض مانند تهوع یا اسهال می تواند پایبندی را افزایش دهد.
به اشتراک گذاشتن دارو با دیگران: آنتی بیوتیک نسخه اختصاصی است و انتقال آن به فرد دیگر خطرناک است. شرایط و دوز و مدت بر پایه وضعیت هر فرد تعیین می شود و استفاده نادرست می تواند پیامد های جدی ایجاد کند.
نادیده گرفتن تداخلات دارویی و مکمل ها: بسیاری از آنتی بیوتیک ها با دارو های قلبی و ضد انعقاد و ضد آریتمی و مکمل های گیاهی تداخل دارند. ارائه فهرست کامل دارو های مصرفی به پزشک و داروساز از خطا های خطرناک جلوگیری می کند.
بی توجهی به آموزش های ایزولاسیون و بهداشت دست: رعایت نکردن توصیه ها می تواند موجب انتقال پاتوژن به خانواده و اطرافیان شود و چرخه مقاومت را تقویت کند. مشارکت فعال بیمار و همراهان در رعایت بهداشت بخشی از درمان است.
جمع بندی
تجویز منطقی آنتی بیوتیک یک مهارت بالینی و یک مسئولیت اجتماعی است. این رویکرد با سه پرسش اصلی آغاز می شود. آیا بیمار واقعاً به آنتی بیوتیک نیاز دارد و احتمال عفونت باکتریایی چقدر است. در صورت نیاز، کدام دارو با دوز و مسیر و مدت مناسب ترین توازن میان اثربخشی و ایمنی و خطر مقاومت را فراهم می کند. و چگونه می توان با نمونه گیری درست و بازنگری زودهنگام و کنترل منبع و مراقبت حمایتی، درمان را به گونه ای هدایت کرد که کمترین زیان و بیشترین سود برای بیمار و جامعه حاصل شود. اجرای این چارچوب در کنار برنامه استواردشیپ سازمانی، پایش شاخص ها و آموزش مستمر می تواند بار مقاومت را کاهش دهد و کیفیت مراقبت را ارتقا بخشد. پیروی از راهنما های معتبر بین المللی و تطبیق آنها با شرایط محلی راهی مطمئن برای رسیدن به این هدف است.